مقدمه
در نظام آموزشی دانشگاههای علوم پزشکی بهلحاظ ماهیت رشتههای موجود در این دانشگاهها، امر تدریس از اهمیت خاصی برخوردار است و ارتقای کیفیت آموزش دانشجویان پزشکی، بدون تحول در روشها و فنون تدریس امکانپذیر نیست. در برنامههای آموزشی، دو الگوی کلی تدریس، نمود یافته است؛ الگوی استادمحور که در آن با هدف شکلدادن رفتار براساس یک الگوی ازپیشتعیینشده، استاد نقطه اتکای فراگیر است. در این الگو فراگیران مطالب را میآموزند و زود هم فراموش میکنند. الگوی دیگر که به فراگیر، نیازها و تواناییهای او توجه خاص دارد، دانشجومحور نامیده میشود [1]. با وجود مرسومبودن روش سخنرانی در اکثر دانشگاههای ایران، حدود 80% آموزشهای ارایهشده توسط این روش در عرض 8 هفته فراموش میشود [2]. بحث متدولوژی تدریس، حتی برای سطوح بالاتر از دانشجویان پزشکی در مقطع تخصصی نیز مورد گفتوگو است [3].
عوامل متعددی در اثربخشی تدریس و تحقق یادگیری از طریق تدریس نقش ایفا میکنند که یکی از آنها سبک و روشهای تدریس است که استادان از آن استفاده میکنند. تدریس، کُنش متقابل استاد و فراگیر است که در این تعامل، استاد با برنامهریزی تلاش میکند تا شرایط مطلوب تغییر را به وجود آورد. همانند دانشجویان که دارای سبکهای یادگیری ترجیحی هستند، اساتید هم از سبکهای ترجیحی خود استفاده میکنند [4]. سبک تدریس، الگوی ویژهای از عقاید و رفتارهایی است که مدرس ارایه میدهد و مدرس نقش تسهیلکننده دارد [5]. روشهای فعلی و رایج آموزش دانشجویان پزشکی، عموماً بهصورتی است که دانشجویان بهمدت 5 ترم علوم پایه، صرفاً به یادگیری مطالب تئوری دروس میپردازند، بدون اینکه کاربرد بالینی آنها را فرا گیرند یا حداقل با آن آشنا شوند [6]. متخصصان آموزش بر این باورند که الگوهای یادگیری سنتی نمیتوانند پاسخگوی نیازها و چالشهایی باشند که بر اثر فناوریهای جدید و پرسرعت پدید آمدهاند. تکنولوژیهای نوین، فرصتهای بیشتر و جذابتری مانند فرصت کسب تجربه یادگیری متناسب با تواناییها و شیوه یادگیری هر دانشجو را برای یادگیری ارایه میکنند [7]. فناوریهای نوین در دنیای کنونی، این توانایی را دارند که فرآیند آموزش و یادگیری موثر آموزشی را تسهیل کنند [8]. امروزه روشهای متعددی برای آموزش دانشجویان پزشکی وجود دارد [9، 10].
یادگیری بهروش سخنرانی برای همه در برههای از زمان، اجتنابناپذیر است، زیرا وسیله مناسبی برای ارایه اطلاعات پایه و انتقال علوم تجربی و حتی در برخی شرایط، مناسبترین روش تدریس است. اما در این روش، به دانشجو فرصت تفکر که امری ضروری در یادگیری است، داده نمیشود. بنابراین در دهههای اخیر، لزوم تجدید نظر در روشهای سنتی تدریس و استفاده از روشهای نوین و فعال یادگیری و دانشجومحور از سوی سیستمهای آموزشی، احساس شده و کاربرد این روشها در علوم مختلف از جمله علوم پزشکی، متداول شده است [11].
در روش آموزش سنتی، کسانی که در کلاس بهصورت فعالانه وارد بحث میشوند، انگشتشمارند و این بهمعنی این است که اکثریت فقط شنونده هستند. بهنظر میرسد آموزش بهروش دانشجومحور بتواند منجر به افزایش میزان رضایتمندی دانشجویان، تسریع در امر یادگیری، ایجاد مهارتهای حل مساله و تداوم یادگیری و تفکر انتقادی شود [11].
در آموزش، تلاش استاد بر این است که دانستههای خود را به دانشجویان انتقال دهد، اما دانشجویان، هر یک ویژگیهای مختص به خود را دارند و همین امر موجب میشود که یک روش آموزشی مخصوص، نیازهای یادگیری کلیه دانشجویان را برآورده نسازد. بنابراین ما بهمنظور انتقال دانش با توجه به موقعیتهای آموزش و یادگیری، به سبکهای متنوعی نیاز داریم [5]. بنابراین بهنظر میرسد که نتایج اکثر تحقیقات بهجای یک روش، طرفدار الگوهایی هستند که از تلفیق چند روش بهدست میآیند [3].
در دوره علوم پایه، دانشجویان دروسی را میگذرانند که آنها را برای فراگیری دروس مقاطع کارآموزی و کارورزی آماده میکند. در رشته پزشکی از بین دروس علوم پایه، بعد از آناتومی، فیزیولوژی بهعنوان دومین درس از لحاظ تعداد واحدهای درسی است. در رشته داروسازی نیز از بین دروس علوم پایه، بعد از درس شیمی آلی، درس فیزیولوژی بهعنوان دومین درس از لحاظ تعداد واحدهای درسی است، بهطوری که در هر دو رشته تحصیلی فوق، دانشجویان 8 واحد درس نظری و یک واحد درس عملی فیزیولوژی را قبل از دوره پیشکارورزی میگذرانند. درس فیزیولوژی، درسی پایه است که پیشنیاز مهمی برای دروسی چون پاتولوژی و فارماکولوژی است. در صورتی دانشجویان درک بهتری از پاتولوژی خواهند داشت که قبلاً درس فیزیولوژی را بهشیوه احسن یاد گرفته باشند [12]. همچنین بهمنظور درک مکانیزم عمل داروها و اثر و عوارض داروها، دانستن فیزیولوژی یک ضرورت محسوب میشود [13].
فلسفه فعالیت دانشکده پزشکی، تربیت پزشکانی است که بتوانند در آینده مشکلات درمانی جامعه را برطرف نمایند، در حالی که کوریکولوم رایج آموزش پزشکی در دوره علوم پایه از جزایر مجزایی تشکیل شده که صرفاً متمرکز بر ارایه مطالب بهصورت بلوکهای مستقل و نامرتبط است. در چنین ساختاری، با استفاده از روشهای آموزشی سنتی، نهتنها درک مطلب و ایجاد ارتباط بین موضوعات مربوط به دروس مختلف برای دانشجو در درازمدت کار سختی است، بلکه بازتابهایی چون بیانگیزگی و بیعلاقگی نیز بهدنبال دارد. لذا ضروری است تا مدرسان علوم پایه برای مقابله با این مشکلات و نگرشهای منفی، چارهای بیندیشند.
این مطالعه با توجه به اهمیت روشهای مختلف آموزشی در افزایش کیفیت آموزشی و رضایتمندی دانشجویان و همچنین مشکلاتی که در عمل در کلاسهای درس مشاهده میشود، انجام شده است. در سالهای اخیر، آموزش پزشکی دستخوش تغییرات بسیار زیادی شده و روشهای جدید آموزشی متنوعی ابداع شده است که در این مقاله، به بررسی میزان رضایتمندی تعدادی از دانشجویان از این روشها میپردازیم. هدف این مطالعه، مقایسه رضایتمندی دانشجویان پزشکی از تدریس درس فیزیولوژی به شیوههای مختلف سنتی و تلفیقی بود.
ابزار و روشها
این پژوهش توصیفی- تحلیلی روی 50 دانشجوی پزشکی (21 مرد و 29 زن) ترم چهار دانشگاه علوم پزشکی بجنورد در سال 1394 انجام شد. این افراد که در بازه سنی 18 تا 22 سال قرار میگرفتند و دروس پایه مثل آناتومی و بافتشناسی کلیه و غدد را گذرانده بودند، بهصورت تصادفی و بر حسب دردسترسبودن افراد انتخاب شدند.
در ابتدا، هدف مطالعه برای دانشجویان توضیح داده شد و آنها در خصوص نحوه پاسخگویی به سئوالات پرسشنامه و اهمیت دقت در پاسخگویی توجیه شدند و پرسشنامهها بدون ذکر نام دانشجو برای تکمیل در اختیار آنها قرار گرفت. همچنین رضایت دانشجویان (شرکتکننده در مطالعه پایلوت و مطالعه اصلی) توسط فرم رضایت شرکت در تحقیق کسب شد.
ابزار پژوهش، دو پرسشنامه محققساخته بود که با مقیاس پنجدرجهای لیکرت (کاملاً مخالفم/ مخالفم/ نظری ندارم/ موافقم/ کاملاً موافقم) از یک تا 5 نمرهگذاری شده بود. پرسشنامه شماره یک شامل 6 گویه و پرسشنامه شماره 2 شامل 7 گویه بود. پرسشنامهها مورد پایلوت قرار گرفتند تا پایایی اولیه مورد تایید قرار گیرد. برای پایلوتکردن پرسشنامه، تعداد 20 نفر از دانشجویان سال اول رشته پزشکی بهصورت تصادفی انتخاب شدند. بعد از پنج جلسه تدریس فیزیولوژی بهروش نوین، پرسشنامهها توسط دانشجویان تکمیل شدند. بعد از جمعآوری پرسشنامهها از 5 نفر از دانشجویان دعوت شد تا در جلسهای مورد مصاحبه قرار گیرند. در جلسه مصاحبه، پرسشنامهها مجدداً به دانشجویان داده شد و از آنان خواسته شد که برداشت خودشان را از گویههای پرسشنامه بیان کنند. نظرات جمعآوری شد و نگارش گویهها مورد تجدید نظر قرار گرفت. پایایی پرسشنامهها توسط روش آلفای کرونباخ بررسی شد و مقدار آن 73/0 برای پرسشنامه شماره یک و 69/0 برای پرسشنامه دوم تعیین شد.
در مطالعه اصلی که شامل 50 نفر دانشجوی پزشکی بود، پرسشنامههای اصلاحشده به دانشجویان داده شد. در پایان هر یک از پرسشنامهها از دانشجویان خواسته شد تا نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود را در خصوص هر یک از شیوههای تدریس بهمنظور ارتقای رضایتمندی و کیفیت آموزشی بنویسند. روایی این پرسشنامهها توسط دو اساتید گروه فیزیولوژی و یک استاد آموزش پزشکی و یک استاد آموزش زبان انگلیسی مورد بازبینی قرار گرفت. پرسشنامه شماره یک بعد از ارایه مباحث کلیه و غدد بهشیوه سنتی سخنرانی در چهار جلسه 60دقیقهای و قبل از ارایه شیوه تلفیقی، توسط دانشجویان تکمیل شد. پرسشنامه شماره یک و 2 پس از چهار جلسه 60دقیقهای تدریس مباحث کلیه و غدد بهشیوه تلفیقی که شامل بیان داستانهایی از زندگی روزمره، تغییر شیوه نشستن، ایفای نقش توسط آنها، نمایش فیلمها و انیمیشنهای آموزشی، استفاده از مولاژ یا اعضای واقعی بدن حیوانات و بیان موارد بالینی بود، تکمیل شد. لازم به ذکر است که پرسشنامه شماره 2 شامل گویههایی بهمنظور بررسی دیدگاه دانشجویان در مورد قسمتهای مختلف شیوه تدریس تلفیقی بود.
تدریس با بیان داستانهایی از زندگی روزمره که مرتبط با موضوع درس بودند، آغاز میشد. شیوه قرارگیری صندلیها و نشستن دانشجویان بهصورتی بود که درک موضوع و تمرکز دانشجویان روی درس را افزایش دهد. برای مثال در تدریس مبحث توبولهای کلیوی، دانشجویان بهروش توبولی در دو ردیف روبهروی هم و شبیه به ساختار توبولهای کلیه قرار گرفته بودند و در مواقع تدریس مباحث غدد، دانشجویان بهروش دایرهای نشسته بودند. نسبتدادن نقش سلول یا هورمون به هر یک از دانشجویان و ایفای نقش توسط آنها از دیگر روشهای استفادهشده بود. برای مثال در تدریس مبحث کلیه که دانشجویان بهشکل توبول نشسته بودند، کسانی که نزدیک در کلاس که معادل گلومرول بود قرار داشتند، نقش سلولهای توبول پروگزیمال را داشتند. افرادی که نزدیک کُنج کلاس نشسته بودند و چینش صندلیهایشان بهصورت خمیده و قوسی بود، نقش سلولهای قوس هنله را بر عهده داشتند و غیره.
بهمنظور افزایش یادگیری، در هر جلسه از دانشجویان خواسته میشد تا نقش خود را برای بقیه همکلاسیها بازگو کنند. سایر روشهای استفادهشده عبارت بودند از؛ نمایش فیلمها و انیمیشنهای آموزشی در استراحت بینکلاسی برای تثبیت مطالب آن جلسه و در ابتدای جلسه بعد برای مرور مطالب جلسه قبل، استفاده از مولاژ یا اعضای واقعی بدن حیوانات بهعنوان نمونه آموزشی در حین تدریس و بیان موارد بالینی برای افزایش انگیزه دانشجویان و نشاندادن ارتباط مبحث تدریسشده با رشته تحصیلیشان.
دادهها بعد از جمعآوری، با استفاده از نرمافزار SPSS 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای مقایسه رضایتمندی دانشجویان از دو روش سنتی و تلفیقی، از آزمون آماری T وابسته استفاده شد.
یافتهها
میانگین نمره رضایت دانشجویان از تدریس مبحث کلیه بهروش سنتی 48/3±80/24 و بهروش تلفیقی 03/4±30/22 بود که این اختلاف از لحاظ آماری معنیدار بود (0001/0p<). بنابراین میزان رضایتمندی در روش سنتی بیشتر از روش تلفیقی ارزیابی شد.
در روش سنتی، 24% و در شیوه نوین فقط 16% دانشجویان در خصوص اینکه شیوه تدریس توانسته علاقه لازم به یادگیری مبحث را در آنها ایجاد کند، نظر مخالف و کاملاً مخالف داشتند. موافقت دانشجویان از لحاظ ترغیب به مشارکت در بحثهای عمومی کلاس تفاوت چشمگیری در دو روش نداشت. همچنین روش نوین بیشتر توانسته بود ارتباط درس فیزیولوژی با رشته تحصیلی دانشجویان پزشکی را ایجاد نماید. جمعاً 84% دانشجویان روش سنتی و 52% افراد روش نوین را در فهم مطالب موثر میدانستند. در خصوص نداشتن اضطراب در طول کلاس درس، دانشجویان در روش سنتی اضطراب کمتری گزارش کردند.
در مورد میزان رضایت دانشجویان از نقش روشهای نوین آموزش مبحث کلیه و غدد با توجه به شیوه آموزش پیادهشده در فراگیری مطالب، اکثریت دانشجویان در خصوص بیان داستانهایی از زندگی روزمره در فهم مساله مورد بررسی، نحوه نشستن در سر کلاس و نسبتدادن نقشهای سلولی مختلف به دانشجویان برای تفهیم بهتر مفاهیم، نمایش فیلم و انیمیشن و استفاده از مولاژ و اعضای واقعی بدن حیوانات در حین تدریس بهمنظور درک بهتر درس و بیان موارد بالینی در افزایش انگیزه یادگیری، نظر موافق و کاملاً موافق داشتند (جدول 1).
در آنالیز پاسخ سئوالات کیفی که نظرات، پیشنهادات و انتقادات دانشجویان از شیوههای تدریس بهمنظور ارتقای رضایتمندی و کیفیت آموزشی مطرح شده بود، اغلب دانشجویان تدریس بهشیوه گروهی و مشارکتدادن دانشجو در بحثهای کلاس را ارزشمند و مفید بیان کردند و بیان ارتباط مبحث درسی به وقایع روزمره و کاربرد موردهای بالینی آن را در ارتباط مبحث با رشته تحصیلیشان و همچنین افزایش انگیزه و علاقه در آنها موثر میدانستند.
بحث
یادگیری به عوامل متعددی از جمله رفتارهای دانشجو، انگیزه یادگیری، محتوای برنامه درسی، محیط و منابع فیزیکی بستگی دارد. ولی پژوهشگران نشان دادهاند که تدریس اثربخش در پیشرفت تحصیلی و یادگیری دانشجو، از سایر عوامل مهمتر بوده است [14].
آموزش بهروش سنتی بهجای تاکید بر درک مفاهیم و بهکارگیری آنها، به حفظ مطالب تاکید دارد. در این روش، دانشجو تنها دریافتکننده اطلاعات، ساکت و غیرفعال است، در حالی که یادگیری بهتر، موثرتر و ماندگارتر با فعالسازی و مشارکت هر چه بیشتر دانشجو در امر یادگیری محقق میشود. لذا امروزه تاکید متخصصان آموزشی بر استفاده از روشهای نوین فراگیرمحور است [2].
قسمتی از یافتههای مطالعه حاضر که به مقایسه رضایتمندی دانشجویان از روشهای تدریس سنتی و تلفیقی پرداخت، نشانگر این موضوع بود که استفاده از روشهای نوین تاثیر قابل توجهی در افزایش علاقه به یادگیری و درک ارتباط درس با رشته تحصیلی دارد، ولیکن دانشجویان روش سخنرانی سنتی را در فهم بهتر مطالب موثر میدانستند. البته تمایل بیشتر دانشجویان به روشهای سنتی در عین ابراز رضایتمندی اکثریت آنها در خصوص روشهای اجراشده در شیوه تلفیقی، ممکن است بهعلت روش خاص اجرای این مطالعه و همچنین تنوع زیاد روشها و عدم پایبندی به یک الگوی خاص در جلسات برگزارشده بهشیوه تلفیقی باشد. همچنین عادتکردن دانشجویانی که تقریباً در تمام دوره تحصیلیشان بهروش سنتی آموزش دیدهاند نیز در نتایج ما بیتاثیر نبوده است و میتواند یکی از علل تمایل بیشتر دانشجویان به روش سنتی باشد. در دیگر مطالعات نیز نشان داده شده است که دانشجویان تمایل به برگزاری کلاسهای درس به شیوه سنتی داشتند [7]. همچنین گزارش شده است که عملکرد یکسان در روشهای سنتی [15] و الکترونیک دیده شده است [16].
مطالعه حاضر همچنین نشان داد که استفاده از فیلمهای آموزشی بسیار موثر است. البته کیفیت فیلمهای آموزشی نیز میتواند بر یادگیری تاثیر بسزایی داشته باشد که در این پژوهش سعی شد در انتخاب فیلمها و ارزیابی کیفی آنها تا حد امکان نهایت دقت و توجه انجام شود. این جنبه فیلم آموزشی یعنی دردسترسبودن آن در همه جا، مزیت بسیار بزرگی است که باعث برتری این روش بر بسیاری از روشهای دیگر میشود.
جعفرزاده و همکاران در مطالعه خود به وجود ارتباط معنیدار بین نمایش فیلم آموزشی قبل از تدریس و ایجاد آمادگی دانشجویان بهمنظور کسب آموزش پی بردند. در مطالعه ایشان، نمایش فیلمهای آموزشی بهتنهایی نتوانست تاثیر معنیداری بر کیفیت آموزشی داشته باشد، اما استفاده از آن بههمراه سایر روشها توانست افزایش قابل توجهی بر تاثیر آن شیوههای آموزشی بگذارد. طبق نتایج آنها، فیلمهای آموزشی میتواند دانشجویان را بهخوبی آماده پذیرش آموزش کند [9]. نتایج تحقیق آندروسزین تحت عنوان بررسی آموزش بهطریق سخنرانی و بحث، با یا بدون استفاده از وسایل سمعی بصری بر میزان یادگیری فوری و تاخیری نشان داد که آموزش به هر دو روش در افزایش میزان آگاهی واحدهای مورد پژوهش موثر بوده است [17]. نتیجه تحقیق تحویلداری تحت عنوان مقایسه دو روش سخنرانی سنتی همراه با نمایش فیلم استریپ و سخنرانی بدون فیلم استریپ در آموزش فردی دانشآموزان سال سوم راهنمایی نشان داد هر دو روش آموزشی دارای تاثیر یکسان است. مقایسه تاثیر دو روش سخنرانی و نمایش فیلم در ارتقای سطح دانش، نگرش و عملکرد بهداشت دهان و دندان دانشآموزان روی 300 دانشآموز ابتدایی چابهار که به وسیله فرآیند تخصیص نمونهگیری خوشهای منظم به سه گروه مساوی تقسیم شده بودند نشان میدهد که هر دو شیوه موثر است، ولی روش فیلم ویدیویی، اثربخشی بیشتری دارد [18]. در مطالعهای که روی دانشجویان سال پنجم دانشکده دندانپزشکی مشهد انجام شده بود، فیلم آموزشی بر کیفیت آموزش، تاثیر بیشتری در مقایسه با نمایش بالینی داشت که این اختلاف معنیدار بود و نمره بهدستآمده و تعداد دانشجویانی که در فرآیند مشاهده فیلم نمره قبولی کسب کرده بودند، از گروه نمایش بالینی بیشتر بود [19]. تاثیر آموزش بیماران برای حفظ بهداشت به شیوههای مختلف از جمله فیلمهای آموزشی، مناسب گزارش نشده و نیاز به بازنگری در شیوههای آموزشی، مورد تایید قرار گرفته است [20]. نتایج دو مطالعه در رشته پروتزهای ثابت دندانی نیز نشان داد که فیلمهای آموزشی توانستهاند یادگیری دانشجویان را ارتقا بخشند، اگر چه ممکن است دانشجویان نمایشهای بالینی را ترجیح دهند [21، 22]. در مطالعهای دو روش سخنرانی بههمراه اسلاید با روش نمایش فیلم در آموزش نحوه صحیح قراردادن براکت ارتودنسی روی دندان مقایسه شد که روش نمایش فیلم نتایج بهتری را بههمراه داشت [23].
مطالعه حاضر همچنین نشان داد که استفاده از موردهای بالینی، انگیزه یادگیری را بهمیزان قابل توجهی افزایش میدهد. روش آموزش مبتنی بر بیمار (مورد) در آموزش تئوری بیماریهای عفونی در دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، بهتر از روش سنتی گزارش شده و تفاوت معنیداری میان رضایتمندی و نمرات ارزیابی دانشجویان در این دو روش وجود داشته است [24]. در آموزش مبحث فیزیولوژی غدد در دانشگاه علوم پزشکی گیلان، شیوه سخنرانی با بیان موارد بالینی مقایسه شد و فرآیندهای یادگیری و همچنین انگیزه و نگرش دانشجویانی که تحت آموزش بر پایه موارد بالینی قرار گرفتند، از گروه آموزشدیده بهروش سنتی بسیار بالاتر بود [25]. همچنین مشخص شده است که تدریس توام علوم پایه و بالینی موجب افزایش علاقه دانشجویان به رشته پزشکی میشود [26، 27]. در آموزش فیزیولوژی جریان خون بهروش سخنرانی بههمراه موارد بالینی توام با یک برنامه کامپیوتری تفاوت معنیداری در نگرش و انگیزش دانشجویان ایجاد شد [28].
بسیاری از دانشگاههای پیشرفته که برای ارتقای مهارتهای ارتباطی روشهای متفاوتی را بهکار بردهاند، به این نتیجه رسیدهاند که ایفای نقش، یک روش آموزشی مناسب برای تقویت نگرش است [29]. هماهنگ با مطالعه حاضر، تاثیر ایفای نقش در ارتقای نگرش و آگاهی دانشجویان اینترن دانشگاه علوم پزشکی جهرم در مقایسه با روش بحث گروهی گزارش شده است [30]. همچنین تفاوت معنیداری میان تاثیر تدریس بهکمک روش ایفای نقش با روش سخنرانی نشان داده شده است [31]. مشخص شده است که استفاده از روش ایفای نقش باعث بهبود وضعیت عملکرد دانشجویان در زمینه تخفیف خبر بد به بیمار یا همراهانش شده است [32].
در مطالعهای اکثریت دانشجویان با تاثیر روش استفاده از مانکن (مولاژ) بههمراه سخنرانی (6/56%) و روش استفاده از فیلم آموزشی بههمراه سخنرانی (4/63%) موافق بودند، ولی همانند مطالعه حاضر، تفاوت قابل توجهی میان درصد رضایت دانشجویان از دو روش گزارش نشد. اما برخلاف این مطالعه، در مطالعه حاضر، استفاده از مولاژ بیشتر از فیلم آموزشی مورد رضایت دانشجویان قرار گرفت [33].
در نهایت مانند هر تحقیقی این مطالعه نیز دارای محدودیتهایی بوده است؛ در تحقیق حاضر روش تلفیقی و روش سنتی توسط دو استاد متفاوت اجرا شد. از آنجایی که سبک تدریس، ویژگیهای شخصیتی و حتی جایگاه اجتماعی و اقتصادی فرد میتواند واکنشهای متفاوتی در دانشجویان ایجاد کند، لذا این مساله پتانسیل اثرگذاری بر دیدگاه دانشجویان را داشته و امید است در تحقیقات آینده این مساله مورد نظر قرار گیرد. مورد دیگری که در خور توجه است مربوط به افراد شرکتکننده در تحقیق است. در تحقیق حاضر رضایتمندی دانشجویان پزشکی مورد مطالعه قرار گرفت و حال اینکه در رشتههای علوم پزشکی درس فیزیولوژی جزو دروس پایه محسوب میشود و انتظار میرود کلیه دانشجویان درک مطلوبی از این درس پیدا کنند. لذا در تعمیم نتایج این تحقیق به سایر دانشجویان باید احتیاط کرد و سعی شود در تحقیقات آینده دیدگاه دیگر دانشجویان علوم پزشکی اعمال شود. تغییر در دانش و مهارت و نگرش دانشجویان از مواردی بود که میتوانست اطلاعات جامعتری در مورد کفایت روش تلفیقی ارایه دهد که شایسته است در مطالعات آینده مورد نظر قرار گیرد. در پایان، بهکارگیری این روشها در تدریس کل دوره و تمام مباحث یک درس و مقایسه نتایج ارزیابی و روی تعداد بیشتر دانشجویان و در سایر دروس پیشنهاد میشود.
نتیجهگیری
رضایت مطلوب دانشجویان از روش سخنرانی بهشیوه سنتی در فهم مطالب و استقبال آنها از شیوههای نوین و فعال یادگیری در امر تدریس، نشاندهنده اثربخشی و کارآیی روش سنتی و لزوم ارتقای آن با روشهای تلفیقی است.
تشکر و قدردانی: شایسته است از تمام دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی و همچنین اساتید گروه فیزیولوژی پزشکی که بدون همکاری آنان انجام این تحقیق ممکن نبود تقدیر و تشکر شود.
تاییدیه اخلاقی: هدف مطالعه برای دانشجویان توضیح داده شد و پرسشنامهها بدون ذکر نام دانشجو برای تکمیل در اختیار آنها قرار گرفت. همچنین رضایت دانشجویان توسط فرم رضایت شرکت در تحقیق کسب شد.
تعارض منافع: هیچ گونه معارضه و محدودیتی بهلحاظ مالی و معنوی در انتشار این مطالعه وجود ندارد.
منابع مالی: این تحقیق بدون حمایت مالی از سوی سازمان یا نهادی انجام شده است.
|