۱۱ نتیجه برای نیلی
محمدرضا نیلی احمدآبادی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۸ )
چکیده
اهداف. یکی از راهکارهای تمرکززدایی در سیستم مدیریت دانشگاهها، برنامه تفویض اختیار به هیات امنای دانشگاههاست که نمونهای از آن، آییننامه تفویض اختیار در برنامهریزی درسی است. این مقاله با هدف پاسخگویی به این سئوال که آیا "آوا." چارچوب اصلی تفویض اختیار برنامه درسی به دانشگاهها را مشخص کرده است" یا خیر، انجام شد.
روشها. این تحقیق توصیفی با روش تحلیل محتوای کمّی و کیفی انجام شد. جامعه و نمونه آماری یکسان و در حقیقت نمونهگیری به روش سرشماری بود. واحد تحلیل در این آییننامه، مادهها به انضمام مقدمه و واحد ثبت، جملات و عبارات آییننامه بود و تحلیل دادهها با روش میانگین وزنی انجام شد.
یافتهها. توجه به عناصر ارتباطی در آییننامه، مواردی از عدم انسجام بین مواد آییننامه، عدم انطباق این مواد با اهداف، سیاستها و راهکارهای اجرایی مندرج در آییننامه، واگذاری اختیارات برنامه درسی در حد متوسط به دانشگاهها و کلیگویی در بعضی از قسمتهای متن آییننامه ملاحظه شد.
نتیجهگیری. آمادگیهای لازم در دانشگاهها برای این تفویض فراهم نیست. مواردی از قبیل عدم ارزیابی سریع از نحوه اجرای آییننامه، سردرگمی دانشگاهها بهعلت پرداختن به کلیگوییهایی در بعضی از مواد و عدم تبیین چگونگی اجرای آییننامه بهصورت جامع، نمونهای از ابهامهای این قانون است.
پوران خروشی، محمدرضا نیلی، احمد عابدی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( مهر-آبان ۱۳۹۳ )
چکیده
اهداف: مفهوم درگیری تحصیلی، از جمله مفاهیمی است که توسط پژوهشگران مختلف در حوزه تعلیم و تربیت بهکار برده شده است و پژوهش های اخیر از آن با واژه اشتیاق یادگیری یاد میکنند. پژوهشها نشان دادهاند خودکارآمدی با مولفههای اشتیاق یادگیری مرتبط است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین اشتیاق عاطفی و شناختی یادگیری با خودکارآمدی دانشجویان بود.
روشها: این پژوهش توصیفی- همبستگی در سال ۱۳۹۱ در اصفهان انجام شد. جامعه پژوهش را ۱۳۸ نفر دانشجوی نیمسال آخر دوره کارشناسی مرکز آموزش عالی شهید رجایی دانشگاه فرهنگیان اصفهان تشکیل دادند که همگی آنها بهروش سرشماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) متشکل از خردهمقیاسهای خودکارآمدی، ارزشهای درونزاد، اضطراب امتحان، راهبردهای شناختی و یادگیری خودتنظیم بود. تحلیل دادهها با کمک نرمافزار SPSS ۱۶ و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیری و همزمان و تحلیل واریانس یکراهه انجام شد.
یافتهها: رابطه اشتیاق عاطفی و شناختی با مولفه خودکارآمدی براساس رشته تحصیلی دانشجویان، معنیدار نبود (۰۰۱/۰ p> ). بین اشتیاق عاطفی و اشتیاق شناختی با خودکارآمدی، رابطه مثبت و معنیدار وجود داشت (۰۰۱/۰ p< ). همچنین اشتیاق عاطفی نسبت به اشتیاق شناختی، پیشبینیکننده قویتری برای خودکارآمدی بود.
نتیجهگیری: بین اشتیاق عاطفی و شناختی یادگیری با خودکارآمدی دانشجو- معلمان رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد ؛ بدین معنی که با افزایش اشتیاق عاطفی و شناختی، خودکارآمدی افزایش مییابد. همچنین اشتیاق عاطفی یادگیری از قدرت پیشبینی بیشتری برای خودکارآمدی برخوردار است.
منیژه هوشمندجا، خدیجه علی آبادی، محمدرضا نیلی، آیین محمدی، علی دلاور،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( مهر-آبان ۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبار یابی الگوی آموزش مبتنی بر موبایل برای خود مراقبتی بیماران دیابتی است.
روش بررسی: برای رسیدن به هدف پژوهش، از روش تحقیق ترکیبی استفاده شد. در بخش کیفی برای به دست آوردن الگوی طراحی آموزشی، از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتباریابی درونی ازنظر متخصصان به روش پیمایشی پرسشنامهای استفاده شد. بهمنظور انتخاب مقالات برای تحلیل محتوای کیفی ، ابتدا کلیدواژهها، برای جستجوی مقالات مشخص گردید. در بخش کیفی، جامعه ی آماری کلیهی مقالاتی بودند که از بانکهای اطلاعاتی مرتبط به موضوع مانند ساینس دایرکت، پروکوئست، ابسکو در بازه زمانی ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۶، قابل دانلود بودند و در بخش کمی، ۲۰ نفر از متخصصان تکنولوژی آموزشی، آموزش مبتنی بر موبایل، آموزش پزشکی و برنامهریزی آموزش الکترونیکی بودند. در این پژوهش از روش نمونهگیری هدفمند استفادهشده، حجم نمونه ۴۰ مقاله و واحد تحلیل محتوا در این پژوهش، مضمون بود.
یافتهها:طبق تحلیل محتوای انجامشده بر روی مقالات،۷ طبقه به این شرح به دست آمد: تجزیهوتحلیل، تعیین هدف، طراحی محتوا، توسعه محتوای الکترونیکی، انتخاب ابزار سیار، طراحی و اجرا آموزشی و ارزشیابی. درنهایت، نتیجهی تمامی تحلیل محتواهای انجامشده بر روی مقالهها، در قالب الگو ارائه گردید. نتایج حاصله از اعتبار یابی درونی بر اساس نظر متخصصان نشان داده است که الگوی آموزشی ارائهشده بر مبنای یادگیری سیار، از اعتبار مناسب و خوبی برخوردار است و اثربخشی لازم را برای آموزش به بیماران دیابتی دارد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدستآمده پیشنهاد میشود مجریان این امر از یادگیری مبتنی بر موبایل در توانمندسازی و خود مراقبتی بیماران دیابتی به دلیل تسهیل در دسترسی بهره گیرند.
هانیه مستور، دکتر محمدرضا نیلی احمدآبادی، دکتر سعید اسلامی حسن آبادی، دکتر اسماعیل زارعی، دکتر علی دلاور،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: این مطالعه با هدف طراحی، توسعه و بررسی اعتبار محتوایی الگوی محیط یادگیری مبتنی بر سنجش تکوینی الکترونیکی بلادرنگ در آموزش پزشکی انجام پذیرفت.
روش کار: در پژوهش حاضر طرح تحقیق آمیخته مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا تحلیل محتوای کیفی با طرح استقرایی انجام و براساس نتایج حاصل، الگوی اولیه ترسیم گردید. در بخش کمی اعتبار محتوایی الگو از نظر متخصصان به روش پیمایشی پرسشنامهای بررسی شد. جهت انتخاب هدفمند منابع در رابطه با شناسایی عناصر الگوی محیط یادگیری مبتنی بر سنجش تکوینی الکترونیکی بلادرنگ، اسناد معتبر علمی نمایه شده و مرتبط در پایگاههای اطلاعاتی مانند Scopus، ProQuest، Eric، Web of Science، Wiley Online Library، PubMed و Science Direct در بازه زمانی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸ میلادی با استفاده از پروتکل PRISMA بررسی و ۶۷ سند انتخاب گردید. برای اعتباریابی الگوی پیشنهادی تعداد ۳۷ نفر از متخصصان حوزههای تکنولوژی آموزشی، سنجش و اندازهگیری، آموزش پزشکی و انفورماتیک پزشکی به روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند.
یافتهها: طبق تحلیل محتوای انجام شده ۸ طبقه شامل پیامد یادگیری، فرآیندها/فعالیتهای یادگیری/راهبردها، درگیری تحصیلی، تعامل، انگیزش، سنجش و ارزیابی پیشرفت یادگیرنده، بازخورد فوری و مداخلات و پشتیبانی به دست آمد که منجر به طراحی الگوی مورد نظر گردید. یافتهها در بخش کمی نیز حاکی از آن بود که الگوی ارائه شده از اعتبار و اثربخشی لازم در حوزه آموزش پزشکی بهرهمند میباشد.
نتیجهگیری: محیط یادگیری مبتنی بر سنجش تکوینی الکترونیکی بلادرنگ از اعتبار و اثربخشی لازم جهت استفاده در آموزش پزشکی برخوردار است.
رحیم مرادی، اسماعیل زارعی زوارکی، پرویز شریفی درآمدی، محمد رضا نیلی احمدآبادی، علی دلاور،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: استفاده از فناوریهای جدید در آموزش از جمله موضوعهایی است که در دو دهه گذشته مورد توجه صاحبنظران آموزش و یادگیری قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر غنی سازی برنامه درسی زبان انگلیسی با رویکرد فناوری کمکی و بررسی تأثیر آن بر یادگیری دانشآموزان با آسیبهای جسمی– حرکتی بود.
روش کار: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر با آسیب جسمی-حرکتی که در شهر تهران مشغول به تحصیل بودند، میباشد. با توجه به تعداد کم جامعه آماری، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند به شکل در دسترس، تعداد ۱۶ نفر از دانشآموزان با آسیب جسمی-حرکتی پایه هفتم متوسطه اول در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ مجتمع امام علی(ع) در شهر تهران انتخاب گردید. ابزار جمعآوری دادهها، آزمون یادگیری متخصص ساخته بود. برای بررسی روایی محتوایی ابزار از دو شاخص شاخص نسبت روایی محتوایی لاوشه (۱۹۷۵) و شاخص روایی محتوایی والتز و باسل (۱۹۸۱) استفاده شد. همچنین پایایی آزمون با استفاده از روش آلفای کرونباخ ۸۸/. به دست آمد که نشان دهنده این است که آزمون از پایایی خوبی برخوردار بود. گروه آزمایش طی شش جلسه درس زبان انگلیسی را با استفاده از الگوی آموزشی غنی شده با فناوری کمکی(آنلاین و آفلاین) آموزش دیدند و گروه کنترل به شیوه معمول آموزش دیدند. در بخش آنلاین از وب سایت کوئیا و در بخش آفلاین از نرمافزار چند رسانهای درس زبانانگلیسی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری در دو سطح توصیفی (شاخصهای مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کواریانس) استفاده شده است.
یافتهها: یافتهها نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیشآزمون، تفاوت معنیداری بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر یادگیری وجود دارد (۰۵/۰ ≥ P). بنابراین نتایج این پژوهش در راستای سایر پژوهشهای انجام شده، بیانگر نقش مثبت استفاده از فناوریهای کمکی در افزایش یادگیری دانشآموزان با آسیبهای جسمی – حرکتی بود.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این پژوهش میتوان پیشنهاد داد از این الگو به عنوان راهکاری اجرایی برای یکی از اهداف کلان در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش "بهرهمندی هوشمندانه از فناوریهای نوین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی مبتنی بر نظام معیار اسلامی" استفاده شود.
هانیه مستور، سعید اسلامی، محمدرضا نیلی،
دوره ۱۲، شماره ۵ - ( آذر-دی ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر محیط یادگیری مبتنی بر سنجش تکوینی الکترونیکی بلادرنگ بر میزان یادگیری در آموزش پزشکی انجام پذیرفته است.
روش: در این مطالعه از طرح کارآزمایی بالینی تصادفی استفاده گردید. این کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی ۳۲۳ دانشجویی که در نیمسال اول سال تحصیلی ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۷ در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد مشغول به تحصیل بودند و با استفاده از گروه کنترل و مداخله انجام شد. فرضیه پژوهش با استفاده از آزمون t مستقل مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: یافتهها حاکی از آن بود که با ۹۵ درصد اطمینان یادگیری دانشجویانی که در معرض محیط یادگیری مبتنی بر سنجش تکوینی الکترونیکی بلادرنگ قرار گرفتند بیشتر از دانشجویانی است که در معرض آن قرار نگرفتهاند. (۰/۰۵ > P)
نتیجه گیری: همانطور که یافتهها نشان داد استفاده از محیط یادگیری مبتنی بر سنجش تکوینی الکترونیکی بلادرنگ در آموزش پزشکی میتواند موجب افزایش یادگیری دانشجویان گردد.
سکینه شریفاتی، محمد رضا نیلی احمد آبادی، حمید رضا مقامی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( خرداد-تیر ۱۴۰۰ )
چکیده
اهداف: یکی از بسترهایی که می تواند در امر آموزش و یادگیری بسیار نقش آفرینی کند ، شبیهسازی آموزشی می باشد. با توجه به مزایایی که این فن آوری دارد ، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش درس شیمی با استفاده از شبیهسازی آموزشی بر توانایی فضایی و مهارت های حل مسئله دانش آموزان دخترسال دهم شهرتهران میپردازد.
روشها: پژوهش کاربردی و با روش نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون – پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان دختر پایه ی دهم منطقه ۲ شهر تهران(۱۳۱۰نفر) در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ میباشند که ۶۰ نفر از آنها (۳۰ نفر گروه آزمایش) و (۳۰ نفر گروه کنترل) با روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون ترکیبی دو آزمون توانایی فضایی مونته سوتا و پائول نیوتن و هلن بریستول و آزمون حل مسئله محقق ساخته میباشد.
یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد بعد از کنترل اثرات پیشآزمون، در متغیر توانایی فضایی تفاوت معنیداری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت بنابر این می توان گفت شبیهسازی آموزشی بر توانایی فضایی و مهارت حل مسئله دانش آموزان مؤثر بوده است. در چرخش ذهنی نیز ، ادراک فضایی و دیداری سازی فضایی تفاوت معنیداری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت پس میتوان گفت شبیهسازی آموزشی در بهبود مؤلفههای توانایی فضایی دانش آموزان نیز مؤثر بوده است.
نتایج : نتایج پژوهش پیش رو نشان داد استفاده از شبیه سازی در آموزش درس شیمی بر توانایی فضایی و مهارت حل مسئله دانش آموزان تأثیر دارد و باعث افزایش توانایی فضایی و مهارت حل مسئله درس شیمی در دانش آموزان می شود.
سمیرا حبیبی، خدیجه علی آبادی، محمد رضا نیلی احمدآبادی، اسماعیل زارعی زوارکی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( خرداد-تیر ۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: یکی از عواملی که می تواند بر روی دانشآموزان و کیفیت یادگیری آنان تاثیر بگذارد، عملکرد خانواده میباشد. هدف پژوهش حاضر طراحی و تدوین الگوی پیشنهادی مشارکت والدین و بررسی تاثیر آن بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان است.
روشها: در این پژوهش از روش پژوهش آمیخته و طرح اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی پژوهش، از روش تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی، از طرح نیمه آزمایشی با پیشآزمون – پسآزمون استفاده گردید. در بخش کیفی پژوهش، اسناد، مقالات، کتاب ها و متنهای استخراج شده از مصاحبه با ۲۷ نفر از استادان، معلمان و والدین که به شیوه هدفمند انتخاب شده بودند، مورد تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوای کیفی استقرایی بهره گرفته شد. طبق تحلیل محتوای انجامشده، پنج مؤلفه اصلی (تحلیل، تصمیم گیری، تعامل و آموزش خانواده، ابعاد مشارکت خانواده و ارزشیابی و بازخورد) و ۵۵ زیر مؤلفه برای مؤلفههای اصلی استخراج شدند. در بخش کمی پژوهش، جامعه آماری دانشآموزان پسر دوره اول ابتدایی در استان تهران بود. نمونه در بخش کمی شامل ۶۰ نفر از دانش آموزان پایه اول ابتدایی در مدارس شهر قدس بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ۳۰ نفری(آزمایش و کنترل) قرار داده شدند. همچنین جهت گردآوری دادههای کمی، از آزمون متخصص ساخته پیشرفت تحصیلی و پایایی۸۳/۰ از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی بهمنظور مقایسه دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ میانگین نمره کسبشده برای بررسی مفروضات از روش تحلیل کواریانس تک متغیری استفاده شد.
یافتهها: نتایج بهدستآمده از تحلیل دادهها نشان داد که پس از حذف اثر پیشآزمون (میانگین تعدیلشده) بین میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی دو گروه در مرحله پسآزمون، تفاوت معناداری مشاهده میشود (۰۰۱/۰ p<). بنابراین نتایج این پژوهش در راستای سایر پژوهش های انجام شده، بیانگر نقش مثبت مشارکت والدین در افزایش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان بود.
نتیجهگیری: پیشنهاد میشود از این الگو به عنوان یکی از راهکارهای اجرایی برای دستیابی به یکی از اهداف کلان در سند تحول بنیادین آموزش پرورش " افزایش مشارکت و اثر بخشی همگانی به ویژه خانواده در تعالی نظام تعلیم و تربیت " استفاده شود.
زهرا بابادی عکاشه، احمدرضا نصر اصفهانی، محمدرضا نیلی احمدابادی، سید محمد صادق طباطبایی،
دوره ۱۵، شماره ۶ - ( بهمن-اسفند ۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: کارورزی رویکردی مهم در اتصال بین دنیای تئوریک دانشگاه و دنیای عملی دانشجویان است تا دانش و مهارت خود را تکمیل کنند. هدف پژوهش، بررسی موانع و چالشهای اجرای کارورزی رشته روانشناسی در مقطع کارشناسی میباشد.
روش ها: این پژوهش از نوع ترکیبی است. در بخش کیفی با ۲۸ نفر از متخصصان، اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان، شاغلین حوزه حقوق و دانشجویان تحصیلات تکمیلی که به شیوه تصادفی هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه شد. جامعه آماری بخش کمی دانشجویان ترم ۵ تا ۸ سال تحصیلی ۱۳۹۷-۱۳۹۶ و دانشآموختگان سالهای ۱۳۹۶-۱۳۹۳ رشته روانشناسی بودند که به روش تصادفی طبقهای متناسب با حجم، تعداد ۱۵۰ نفر انتخاب شدند. دادههای پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری شد. برای تعیین روایی مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوایی و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد.
یافتهها: نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد مهمترین مانع در اجرای موفق کارورزی، کم توجهی مسؤولان دانشگاهی نسبت به جایگاه دروس عملی و ضعف همکاری بین دانشگاه و مراکز غیر دانشگاهی برای انجام کارورزی میباشد. شرکتکنندگان در مصاحبه نیز بر جدی نگرفتن درس کارورزی و ناهماهنگی بین دانشگاه و جامعه به عنوان مهمترین مانع تأکید داشتند.
نتیجهگیری: شناسایی موانع و چالشهای اجرای کارورزی میتواند در طراحی و تدوین برنامههای مناسب و حل مشکلات کمک کند و در نهایت به دستیابی بهتر دانشجویان به توانمندیهای حرفهای منجر شود.
بتول جمالی زواره، احمدرضا نصر اصفهانی، محمدرضا نیلی،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( فروردین-اردیبهشت ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: هدف مراکز رشد حرفه ای، ارتقاء مهارتها و دانش اعضای هیات علمی است. بر این اساس مراکز رشد حرفه ای خدمات مختلفی را ارائه میدهند. هدف این مقاله بررسی فعالیتهای مراکز رشد حرفه ای اعضای هیات علمی در دانشگاههای برتر جهان میباشد.
روش کار: در این مطالعه تطبیقی، از الگوی برودی استفاده شده است. ۱۵ دانشگاه برتر دنیا به صورت هدفمند و بر اساس رتبه بندی شانگهای از پنج قاره جهان انتخاب شد و فعالیتها و خدمات مراکز رشد حرفه ای این دانشگاهها مورد بررسی قرار گرفت. در این روش اطلاعات با استفاده از اسناد و مدارک موجود در پایگاه داده ها و وب سایت دانشگاههای منتخب جمع آوری شده، سپس به صورت مقوله های مجزا طبقه بندی، بررسی، تحلیل و مقایسه شد.
یافتهها: مهمترین فعالیتها و خدمات مراکز رشد حرفه ای در دانشگاههای منتخب، علاوه بر کارگاه و سمینار، مطالعه و پژوهش و اعطای پژوهانه در زمینه تدریس و یادگیری، اعطای جوایز تدریس، ارزشیابی از تدریس و آموزش و تدارک مواد و فضای آموزشی میباشد.
نتیجه گیری: اگر چه خدمات عرضه شده توسط مراکز رشد حرفهای با توجه به شرایط و امکانات دانشگاهها متفاوت است، اما با بررسی مراکز دانشگاههای برتر میتوان مشترکاتی یافت و از تجربه موفق آنها استفاده کرد.
محمدرضا نیلی احمدآبادی، نورعلی فرخی، سمیه مهتدی، سعید پورروستایی اردکانی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( فروردین-اردیبهشت ۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: محیط یادگیری دارای عناصر و ابزارهایی است که با وجود آنها امکان استفاده بهینه از محتوای آموزشی را برای یادگیرندگان فراهم و به آنها در دستیابی به اهداف آموزشی کمک میکند. اما اگر یادگیرندگان در محیط های یادگیری بدون حمایت و توجه رها شوند، امکان کسالت از تنهایی، خستگی از عدم درک محتوای آموزشی و در نهایت ترک محیط یادگیری وجود دارد. به همین دلیل میبایست به نحوی یادگیرنده را در محیط یادگیری حفظ کرد و در مواقع نیاز به وی یاری رساند. حضور عامل آموزشی متحرک در محیطهای الکترونیکی میتواند موجب ایجاد انگیزه در یادگیرنده، جلب توجه بیشتر و طولانیتر نسبت به موضوع و در نهایت یادگیری بهتر و درک عمیقتر موضوع آموزشی شود.
روش: در این مطالعه از روش تحقیق ترکیبی اکتشافی متوالی استفاده شد. دادههای پژوهش جهت طراحی الگو با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته از اعضای هیئت علمی، فارغ التحصیلان و دانشجویان دکتری رشته تکنولوژی آموزشی از طریق نمونه گیری هدفمند به دست آمد. به منظور اعتبارسنجی یافته ها، از روش معادلات ساختاری استفاده شد و برازنده بودن مدل عاملی ویژگهای عامل آموزشی مورد تایید قرار گرفت و برای بررسی اعتبار روایی محتوا از مدل (CVR)، از پرسشنامه لاوشه استفاده شده است.
یافته ها: براساس یافته ها، کلیه مؤلفه های مدل طراحی شده مثبت ارزیابی شده و مشخص شد که کلیه مؤلفه های مدل از اعتبار محتوایی مناسب برخوردار میباشند.
نتایج: با توجه به اینکه مدل طراحی شده از اعتبار محتوای خوبی برخوردار است، می تواند توسط طراحان محیط یادگیری مورد استفاده قرار گیرد و پیشنهاد میشود که طراحان و افراد درگیر در این زمینه در حوزه پزشکی در طراحی محتوای آموزشی خود از الگوی محیط یادگیری مبتنی بر عامل آموزشی استفاده کنند و از عامل آموزشی برای بهبود فضای یادگیری و کیفیت یادگیری برای دانشجویان خود استفاده کنند.