مقدمه
تقلب یا فریبکاری پدیدهای فراگیر است که نظامهای آموزشی از سالیان دور با آن روبهرو بوده و از بابت آن هزینههای زیادی را متحمل شدهاند. علیرغم آنکه تقلب اقدامی خودخواهانه و غیراخلاقی برای بالابردن جایگاه و موقعیتهای فردی در خارج از قوانین محسوب میشود، با این وجود، این امر واقعیتی از زندگی خیلی از نهادهای آموزشی امروزی است [1]. تقلب در امتحانات که در این پژوهش بهاختصار از آن بهعنوان تقلب امتحانی یا تقلب یاد میشود، اساساً نوعی "فریبکاری" و "حقهبازی" است و در برخی متون مترادف با نادرستی تحصیلی آمده است [2]. در نهایت در سیستمهای آموزشی، تقلب امتحانی عبارت است از اقدام دانشجو یا دانشآموز بهمنظور قلمدادنمودن کار تحصیلی دیگران بهجای خود [3].
اگر چه در مورد میزان شیوع تقلب نمیتوان درصد مشخصی را تعیین کرد، اما پژوهشهای متعدد در کشورهای مختلف نشان دادهاند تقلب، خاص یک دوره تحصیلی، یک دانشگاه و یک کشور نبوده و در تمامی دنیا دیده میشود [4].
پژوهشی در دو دانشکده پزشکی در ایالات متحده نشان میدهد که حدود 58% دانشجویان پزشکی اقرار به تقلب کردهاند و 88% کسانی که تقلب کردهاند جزو دانشجویان دوره کارشناسی بودهاند [5]. در پژوهشهای دیگر بیان شده است که بین 27 تا 58% دانشجویان در دانشکدههای پزشکی حداقل یکبار تقلب میکنند [6]. پژوهشی دیگر بیان میکند که تقلب در محیط دانشگاهی به عنوان یک عمل فردی اتفاق نمیافتد بلکه اغلب یک کار مشترک است. 9/26 تا 8/88% دانشجویان بسته به نوع رفتار متقلبانه از شخص دیگری میخواهند تا در تقلب به آنها کمک نماید [7].
برخی صاحبنظران با توجه به فراوانی آن، از این پدیده بهعنوان اپیدمی و برخی بهعنوان مشکل مزمن یاد کردهاند [8]. در دنیای رقومی قرن بیست و یکم، تقلب تحصیلی دامنه وسیعی از چاپ مقالات دریافتشده از طریق اینترنت تا استفاده از وسایل گوناگون الکترونیکی بهمنظور تقلب را شامل میشود. این پدیده بهعنوان یکی از عوامل مهم تهدیدکننده یادگیری فراگیران، مطرح و اغلب میان دانشجویان بهاندازهای شایع است که اکثریت آنها نوعی بیصداقتی تحصیلی را در طول دوران تحصیل خود گزارش نمودهاند [9].
از آنجایی که شیوع تقلب توان بالقوهای در ایجاد محدودیتهای بزرگ در شکوفایی استعدادهای فردی و نهادی دارد، نبایستی با این مساله همانند شکلی ناچیز و کماهمیت از رفتارهای انحرافی برخورد شود. مشکل تقلب این است که اعتماد را از بین میبرد [10].
بهرغم مطالعات متنوعی که در خصوص جنبههای مختلف امتحانی در کشورهای پیشرفته بهعمل آمده است، صاحبنظران از تعداد کم این پژوهشها در بین دانشجویان رشتههای پزشکی ابراز ناخشنودی میکنند [11]. بنابراین ما باید ابتدا دادههای قابل اعتماد کافی در مورد میزان این پدیده، علتیابی آن، راههای پیشگیری از آن و مدیریت موثر آن بیابیم [12]. از طرفی، ارتکاب تخلف در بین دانشجویان گروه پزشکی نسبت به سایر رشتههای دانشگاهی دارای اهمیت بیشتری است، زیرا در صورتی که دانشجویان در محیط آموزشی به انجام امور خلاف اخلاق عادت نمایند، آینده شغلی آنها بهاحتمال بیشتری آلوده به مسایل غیراخلاقی میشود که در مورد رشتههای گروه پزشکی با توجه به حساسیت موضوع این امر از اهمیت بیشتری برخوردار است. علاوه بر این اگر قرار باشد دانشجویان گروه پزشکی با تقلب امتحانات خود را پشت سر بگذارند، در نهایت سواد و معلومات آنها از سطح مطلوب برخوردار نخواهد بود و این امر نیز میتواند ضررهای جبرانناپذیری به بیماران وارد سازد [13، 14]. بنابراین زمانی که تقلب در دانشکدههای پزشکی اتفاق میافتد، میتواند پیامدهای جدی برای زندگی انسانها، ارزشهای جامعه و حتی از نظر اقتصادی داشته باشد [15، 16]. در پژوهشی بیان شده است که تقلب بین دانشجویان دانشکدههای پزشکی که نگرش منفی دارند، مانند کسانی که میگویند "هرکسی میتواند باید تقلب کند" یا "تو باید در این دنیای بیرحم تقلب کنی"، بیشتر است [17]. البته دانشجویان قویاً مخالف با این جملات هستند که اگر شانس داشته باشند تقلب خواهند کرد و اینکه تقلب به دیگران آسیب نمیرساند و نیز عقیده داشتند که تقلبکردن هرگز حذف نمیشود و اینکه تقلبکنندگان در نهایت در طولانیمدت به خودشان آسیب میرسانند [18].
مشارکت در تقلب متاثر از عوامل گوناگون جمعیتشناختی، فردی و موقعیتی است. بدین خاطر مطالعه دقیق و همهجانبه تقلب، نیازمند دانشهای پشتیبان و بینرشتهای است. همچنین در کنار عوامل تاثیرگذار بر وقوع این پدیده، نوع تقلب مورد بررسی نیز بر میزان گزارش آن در مطالعات علمی تاثیرگذار بوده است [19]. از نظر رتینگر و جردن عوامل فردی، ویژگیهایی هستد که بهوسیله نسل یا موقعیتی که فرد در آن متولد میشود مانند مذهب و ملیت تعیین میشود [20]. همچنین این متغیرها بیشترین ارتباط را با انجام تقلب دارند که عبارتند از؛ موفقیت تحصیلی، سن، درگیری در فعالیتهای اجتماعی، رشته تحصیلی، جنسیت، معدل و غیره [20].
پژوهشهای زیادی در خارج از ایران برای بررسی علل و عواقب تقلب تحصیلی انجام شده است. اما در ایران پژوهشهای علمی پیرامون تقلب بسیار اندک بوده است. از جمله مطالعه نیکپور که نگرش دانشجویان نسبت به انواع تقلب در مراحل تدوین پایاننامه را بررسی کرده است. نتایج نشان داد حدود 50% دانشجویان در تدوین پایاننامه تحصیلیشان مرتکب جعل و تحریف دادهها شدهاند [21]. در مطالعه سیدحسینی داورانی درباره شیوع انواع تقلب، آگاهنکردن استاد هنگامی که در تصحیح ورقه اشتباه شود (7/50%)، نگاهکردن از روی دست دیگران یا در معرض دید قراردادن برگهها (4/52%) و دریافت و ارسال پاسخ از طریق ایما و اشاره (4/49%) گزارش شده است [22].
با توجه به اهمیت تقلب در دانشگاههای علوم پزشکی و مزمنشدن این معضل در دانشگاه، بر آن شدیم تا در مطالعهای، عوامل تقلب و نیز موارد بازدارنده از آن را براساس نگرش دانشجویان مورد بررسی قرار دهیم تا بتوانیم براساس نتایج این مطالعه برای رفع این مشکل راهکارهایی ارایه دهیم.
بنابراین هدف از این مطالعه، تعیین نظرات و دیدگاه دانشجویان درباره تقلب امتحانی و راهکارهای مقابله با آن بود.
ابزار و روشها
این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه در رشتههای مختلف علوم پزشکی در نیمسال دوم سال تحصیلی 93-1392 بودند. حجم نمونه پژوهش را 169 نفر از دانشجویان تشکیل دادند که بهروش نمونهگیری دردسترس وارد مطالعه شدند.
ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای پژوهشگرساخته بود که با 38 سئوال، دیدگاههای دانشجویان را در مورد عوامل انجام تقلب امتحانی، عوامل بازدارنده آن و انواع تقلب بررسی مینمود. این پرسشنامه مشتمل بر چهار قسمت (مشخصات دموگرافیک، بررسی عوامل تقلب، عوامل بازدارنده تقلب در امتحان و انواع تقلب امتحان) بود. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوی (استفاده از جدیدترین کتب و مقالات و نظرات صاحبنظران و اعضای هیات علمی باتجربه) و پایایی آن بهروش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ با 78/0=α تایید شد. پس از اطمیناندادن به واحدهای مورد پژوهش از بدون نامبودن پرسشنامهها، از آنان خواسته شد پرسشنامهها را بهصورت خودایفا تکمیل نمایند.
دادهها پس از جمعآوری، کدگذاری و وارد رایانه شدند. پس از کنترل صحت ورود دادهها، تجزیه و تحلیل با روشهای آمار توصیفی و تحلیلی انجام شد. شاخصهای میانگین، انحرافمعیار و توزیع فراوانی نسبی و مطلق برای بیان مشخصات واحدهای پژوهش بهکار رفت. برای بررسی ارتباط بین عوامل تقلب و عوامل بازدارنده تقلب با متغیرهای زمینهای و مشخصات فردی از آزمون آماری تحلیلی مناسب (مجذور کای و آنوای یکطرفه) استفاده شد. در آزمونهای انجامشده ضریب اطمینان 95% (05/0=α) مد نظر قرار گرفت. تحلیل آماری با نرمافزار SPSS 11.5 انجام شد.
میانگین سنی دانشجویان 90/2±20/21 سال و میانگین معدل کل آنها 90/1±00/17 بود. 119 نفر (4/70%) از دانشجویان مورد مطالعه دختر بودند و بیشتر آنها در رشته پرستاری مشغول به تحصیل بودند (جدول 1).
از بین عوامل موثر در وقوع تقلب، حجم زیاد مطالب درسی و سختبودن واحد درسی، بیشترین درصد را به خود اختصاص دادند. وجدان فردی و باورها و اعتقادات شخصی، مهمترین عوامل بازدارنده دانشجویان از تقلب بود. نگاهکردن از روی دست دیگران یا در معرض دید قراردادن برگهها، دریافت یا ارسال پاسخ سئوالات از طریق ایما و اشاره و دریافت و ارسال پاسخ سئوالات بهصورت شفاهی، رایجترین روشهای تقلب از نظر دانشجویان بودند (جدول 2).
دختران بیشتر از پسران وجدان فردی (5/37% در برابر 2/28%)، غیراخلاقیبودن تقلب (5/29% در برابر 4/19%)، باورها و اعتقادات شخصی (7/35% در برابر 1/23%) و شخصیت اجتماعی فرد (1/32% در برابر 5/20%) را بهعنوان عوامل بازدارنده تقلب در امتحانات بیان کردند.
بحث
نتایج این پژوهش نشان داد از نظر دانشجویان از بین عوامل بیرونی، سختبودن واحد درسی، حجم زیاد مطالب درسی و نوع سئوالات امتحانی بهعنوان مهمترین عوامل بروز تقلب بودند. در مطالعه مرادی و سعیدیجم عمدهترین علل گرایش به تقلب، عدم انگیزه برای یادگیری، راحتطلبی یادگیرنده، فشردهبودن زمان امتحانات و سختگیری بیش از حد استاد ذکر شده است [24] که در این خصوص با استفاده از شیوههای دانشجومحور تدریس و توجه و اهمیتدادن به محتوای مطالب درسی میتوان از این عامل تا حدود زیادی پیشگیری نمود.
طراحی ارزشیابیهای استاندارد که در آن از انواع سئوالات امتحانی استفاده شود (سئوالات درک مطلب و تشریحی) میتواند به کاهش تقلبهای امتحانی کمک شایانی نماید. همچنین سختگیریهای استاد و ناظر امتحانات و محیط فیزیکی از موارد بعدی اهمیت برخوردار هستند.
در این مطالعه حدود 30% دانشجویان، وجدان فردی و باورها و اعتقادات شخصی را مهمترین عامل بازدارنده تقلب مطرح نمودند و پس از آن کیفیت برگزاری آزمونها را عامل موثر دانستند.
نتایج مطالعه حاضر نشان داد بیشترین روشهای تقلب، نگاهکردن از روی دست دیگران یا در معرض دید قراردادن برگهها و دریافت و ارسال پاسخ سئوالات از طریق ایما و اشاره بوده است و کمترین شیوه در گزارشات آنها استفاده از تجهیزات الکترونیکی و گذاشتن جزوه مربوطه در محل قابل دسترس مطرح شد. مطالعه سیدحسینی نیز نشان داد که نگاهکردن از روی دست دیگران یا در معرض دید قراردادن برگهها (4/52%)، آگاهنکردن استاد هنگامی که در تصحیح ورقه اشتباه شود (7/50%) و دریافت و ارسال پاسخ از طریق ایما و اشاره (4/49%)، بیشترین روشهای تقلب بوده است [22]. در مطالعه خامسان و امیری نیز بیشترین روشهای تقلب در جلسات امتحانی به ترتیب نگاهکردن روی ورقه سایر دانشجویان، نوشتن از روی کاغذ، نوشتن روی اعضای بدن و استفاده از تلفن همراه بوده است [24]. با مقایسه مطالعات مختلف روی بیشترین روشهای مورد استفاده دانشجویان در ارتباط با شیوه تقلب، مشاهده میشود که نگاهکردن از روی دست سایر دانشجویان پرکاربردترین روش تقلب بوده است. شاید علت آن این است که در این روش هیچ مدرک مستندی وجود ندارد و در صورت متوجهشدن ناظر امتحانات، دانشجو بهراحتی میتواند انجام تقلب را انکار نماید. بهنظر میرسد با چیدمان درست و برگزاری امتحانات در سالنهای معیارین تا حد زیادی میتوان از رایجترین نوع تقلب (نگاهکردن) جلوگیری کرد. سایر انواع تقلب نیز با مدیریت درست جلسات امتحان تا حدود زیادی قابل پیشگیری است.
در مطالعه حاضر، شیوع تقلب در دختران و پسران تقریباً با یکدیگر برابر بود (3/44% در برابر 8/48%). مطالعه سپهرینیا نیز نشان داد در اقدام تقلب تفاوت معنیداری بین دو جنس وجود ندارد [25].
براساس مطالعه حاضر، دختران بیشتر از پسران وجدان فردی، غیراخلاقیبودن تقلب، باورها و اعتقادات شخصی و شخصیت اجتماعی را بهعنوان عوامل بازدارنده تقلب بیان کردند. این نشان میدهد که دختران بیشتر از پسران موارد اخلاقی و اعتقادی را در پیشگیری از تقلب دخیل میدانستند. در مطالعه سپهرینیا نیز عنوان شده است که دانشآموزان دختر نگرش منفیتری نسبت به تقلب دارند. همچنین دانشآموزان با عزت نفس بالا نسبت به دانشآموزان با عزت نفس پایین نگرش منفیتری نسبت به تقلب داشتند [16].
از محدودیتهای این مطالعه میتواند این باشد که با توجه به اینکه مقوله تقلب بهصورت کلی در بین افراد یک پدیده زشت تلقی میشود، شاید افراد با وجود اینکه در ابتدای پرسشنامه درباره محرمانهماندن اطلاعات توضیح داده شده بود، ولی درباره برخی از پرسشها با احتیاط پاسخ دادند یا اینکه در پاسخدادن اصل صداقت را رعایت ننمودند.
با توجه به کمبود پژوهشها درباره تقلب تحصیلی بهنظر میرسد این موضوع باید بیش از گذشته مورد توجه متخصصان علوم رفتاری و روانشناسی قرار گیرد.
نتیجهگیری
تقلب بهعنوان یک پدیده غیراخلاقی اما رایج در بین دانشجویان وجود دارد، بنابراین به توجه بیشتری از طرف اساتید، مدیران و پژوهشگران نیازمند است. با این وجود بسیاری از انواع تقلب با وضع قوانین، آموزش درست و مدیریت آموزشی قابل اجتناب است.
تشکر و قدردانی: تیم تحقیقاتی این مطالعه بر خود لازم میداند از کلیه مسئولان محترم دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه، دانشجویان و اساتید هیات علمی که در این پژوهش نهایت همکاری را داشتهاند، کمال تشکر را بنماید.
تاییدیه اخلاقی: به واحدهای مورد پژوهش در مورد بدون نامبودن پرسشنامهها و محرمانهماندن اطلاعات اطمینان داده شد.
تعارض منافع: موردی از طرف نویسندگان گزارش نشده است.
منابع مالی: موردی از طرف نویسندگان گزارش نشده است.
|