مقدمه
آموزش بالینی از مهمترین جنبههای آموزش دانشجویان گروههای پزشکی و پیراپزشکی از جمله گفتاردرمانی است که بخش عمدهای از برنامههای آموزشی دوره تحصیل گفتاردرمانی را به خود اختصاص داده است [1، 2]. دوره کارآموزی و کارورزی این امکان را به دانشجو میدهد تا دانش نظری خود را در محیطی واقعی و در بالین بیمار تجربه کند [3]. محیط بالینی نقش کلیدی در آموزش دارد، زیرا آموزش تئوری بهتنهایی باعث یادگیری تجربیات بالینی مفید نمیشود و از طرفی یادگیری بالینی، در افزایش مهارت عملی دانشجویان نقش مهمی ایفا میکند. بنابراین محیط آموزش بالینی پل ارتباطی بین آموزشهای تئوری و عملکرد در بالین است. در این مرحله از آموزش، آموختهها به عمل درمیآیند، مهارتها آموزش داده میشوند و میتوان واقعیتهای موجود در محیط کار را به فراگیران تفهیم نمود [4، 5].
برنامهریزان آموزش برنامههای علوم پزشکی، اصلیترین بخش در آموزش را آموزش بالینی میدانند و معتقدند که دانشجویان میتوانند دانش نظری خود را با انجام کار در محیط کارآموزی توسعه بخشند و با مشکلات و مسایل گوناگون روبهرو شوند [6، 7]. آموزش بالینی را میتوان تسهیلکننده یادگیری در محیط بالینی دانست که در آن مدرس بالینی و دانشجویان به یک اندازه مشارکت دارند و هدف از آن، ایجاد تغییرات قابل اندازهگیری در دانشجو برای انجام فرآیند درمان است [4، 8]. بنابراین با توجه به اهمیتی که آموزش بالینی در شکلدهی مهارتهای اساسی و توانمندیهای حرفهای دانشجویان دارد، برنامهریزان آموزشی باید شرایطی مطلوب و در شان دانشجویان را در بخشهای بالینی فراهم آورند تا بتوان از این دوره حداکثر استفاده را نمود [6]. در این راستا دانشجویان بهعنوان دریافتکنندگان خدمات آموزشی، بهترین منبع برای شناسایی مشکلات آموزش بالینی هستند [7]. مشکلات موجود در این زمینه علاوه بر کیفیت آموزش، کیفیت خدمات درمانی را نیز تحتالشعاع قرار میدهد. بنابراین بهدلیل وجود این نارساییها، سیستم آموزشی به توجه اساسی نیاز دارد و در این راستا، شناسایی مشکلات آموزش بالینی اولین گام برای کاهش و رفع آنها بهشمار میرود [6، 9].
آموزش در بخشهای بالینی، بهدلیل فقدان برنامه کارآموزی مدون، آشنایی ناکافی استادان با روشهای تدریس بالینی و گروهی و نیز تداخل غیرقابل تفکیک خدمات بهداشتی درمانی با آموزش، دارای محیطی باصلابت و متفاوت از آموزش در کلاس است، بهطوری که دانشجویان در بدو ورود، بهدلیل نبود برنامههای آشنایی با محیط بالین، قادر به یادگیری مناسب و تطبیق با عرصه بالینی نیستند. برای اطمینان از مفید و موثربودن محیط بالینی در یادگیری، این محیط باید مورد ارزشیابی قرار گیرد، چرا که حرفهایشدن در علوم پزشکی، مستلزم بررسی مستمر وضعیت موجود، تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف است [10]. برنامههای آموزشی باید خود را به استانداردهای موجود برای فعالیتهای یاددهی- یادگیری نزدیک نمایند و از اطلاعات بهدستآمده بهمنظور برنامهریزی برای برنامه درسی ترمهای آینده استفاده شود.
با توجه به اهمیت موضوع برای اندازهگیری محیطهای آموزشی ابزارهای متعددی بررسی شدهاند که یکی از آنها الگوی ابزار سنجش محیط آموزشی دانشگاه داندی (DREEM) است. این الگو بهعنوان ابزار تشخیصی برای مشکلات برنامه درسی و نیز اثربخشی تغییر در آموزش یا شناسایی تفاوت محیط واقعی نسبت به محیط مطلوب بهکار میرود [11]. دیاولیوریا و همکاران پژوهشی را در ارتباط با تاثیر برنامههای آموزشی بر دیدگاه دستیاران در ارتباط با کیفیت زندگی و محیط آموزشی انجام دادند. در این پژوهش، 88 دستیار مشغول به تحصیل در چهار دانشکده پزشکی در برزیل شرکت کردند. ابزار سنجش، پرسشنامه ارزیابی محیط آموزشی DREEM بود. نتیجه پژوهش نشاندهنده ادراک پایینتر از حد انتظار دستیاران نسبت به محیط آموزشی و کیفیت زندگی بود [12]. کاناشیرو و همکاران نیز در یک بررسی بهمنظور اندازهگیری میزان رضایتمندی دستیاران رشته زنان از محیط آموزشی خود، از پرسشنامه DREEM استفاده کردند. این تحقیق نشان داد هر چه دستیاران در سالهای بالاتری باشند، دیدگاه بهتری از محیط آموزشی خود دارند [13]. در پژوهشی دیگر، ادراک دانشجویان از محیطهای آموزشی آکادمیک پزشکی توسط براون و همکاران با استفاده از مدل DREEM ارزیابی شد. نتایج حاصله نشاندهنده بالابودن نمرات بهدستآمده از نمونهها و در نتیجه، ادراک کلامی مثبت دانشجویان از محیطهای آموزشی و یادگیری بود [14].
با توجه به اینکه الگوی DREEM میتواند اطلاعات باارزشی برای برنامهریزی فراگیران در اختیار ما قرار دهد [15، 16]، این مطالعه، با هدف ارزیابی محیط آموزشی براساس مدل DREEM از دیدگاه کارورزان گفتاردرمانی در بخشهای بالینی مغز و اعصاب و گوش و حلق و بینی در بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد.
ابزار و روشها
در این پژوهش توصیفی- مقطعی، 59 نفر از کارورزان گفتاردرمانی سال آخر مقطع کارشناسی (ترمهای هفتم و هشتم)، در نیمسال اول و دوم سال تحصیلی 93-1392 در بخشهای داخلی مغز و اعصاب و گوش و حلق و بینی بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) بهصورت سرشماری در مطالعه شرکت کردند.
روش اجرای کار، استفاده از ابزار استاندارد و بومیشده DREEM بود. این پرسشنامه شامل 44 سئوال است که بهصورت فهرست درجهبندیشده پنجگزینهای، پنج حیطه نگرش دانشجو نسبت به یادگیری، درک کارورز از توان یاددهی اساتید، درک کارورز از توانایی علمی خود، جو آموزشی و درک دانشجو از شرایط اجتماعی خود را ارزشیابی مینماید. امتیاز پرسشنامه براساس پنج گزینه فهرست درجهبندی شده است. گزینههای فهرست درجهبندی شامل کاملاً موافقم (4 امتیاز)، موافقم (3 امتیاز)، مطمئن نیستم (2 امتیاز)، مخالفم (یک امتیاز) و کاملاً مخالفم (صفر امتیاز) است. امتیاز کلی پرسشنامه در چهار گروه نامطلوب (44-0)، نیمهمطلوب (88-45)، مطلوب (132-85) و بسیار مطلوب (176-133) طبقهبندی شده است. یک مطالعه پایلوت روی 15 نفر از کارورزان گفتاردرمانی بهمنظور تعیین پایایی پرسشنامه و با استفاده از آزمون- آزمون مجدد و با فاصله زمانی حداقل دو هفته انجام گرفت (87/0=r). همچنین اعتبار صوری پرسشنامه از طریق نظرخواهی از اساتید مستقر در دو بخش نورولوژی و گوش و حلق و بینی تایید شد.
بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها، از آمار توصیفی و آزمون آماری T مستقل برای مقایسه میانگین امتیازات بهدستآمده از محیط آموزشی استفاده شد. تحلیلها بهکمک نرمافزار SPSS 18 انجام گرفت.
یافتهها
59 کارورز گفتاردرمانی در مطالعه شرکت داشتند که از این تعداد 15 نفر مرد و 44 نفر زن بودند. میانگین کلی امتیازات بهدستآمده از محیط آموزشی در کارورزان مرد و زن اختلاف معنیداری نداشت (05/0p>).
میانگین مجموع نمرات بهدستآمده از پنج حیطه محیط آموزشی، 7/125 از 176 امتیاز بود که کیفیت آموزشی، مطلوب ارزیابی شد. همچنین میانگین امتیاز حیطه یادگیری 1/31 از 44 امتیاز، حیطه مربوط به اساتید 3/27 از 36 امتیاز، حیطه توان علمی کارورزان 2/15 از 24 امتیاز، حیطه فضای آموزشی 0/35 از 48 امتیاز و حیطه ادراک کارورز از شرایط اجتماعی خود 1/17 از 24 امتیاز بهدست آمد. از پنج حیطه مورد بررسی، تنها حیطه درک کارورز از توان یاددهی اساتید در سطح بسیار مطلوب ارزیابی شد و سایر حوزهها در حد مطلوب بودند (جدول 1).
محیط آموزشی از نظر گروه مردان و زنان (124/0=p)، مجردان و متاهلان (869/0=p) و همین طور ترمهای هفت و هشت (243/0=p) تفاوت معنیداری نداشت. تنها در بررسی پنج حیطه، در حوزه اساتید، از نظر متغیر جنسیت تفاوت معنیدار مشاهده شد (03/0=p).
بحث
براساس مدل DREEM محیط آموزشی بخشهای بالینی مغز و اعصاب و همین طور گوش و حلق و بینی بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) در دانشگاه علوم پزشکی ایران، از نگاه کارورزان گروه گفتاردرمانی مطلوب گزارش شد. این مطالعه نشان داد که میان نظرات کارورزان ترم هفت و هشت، همین طور بین دختران و پسران و مجردان و متاهلان تفاوت معنیداری وجود ندارد. این مساله به این دلیل است که در این بخشها شرایط و فضا برای همه کارورزان و با هر مشخصه اعم از جنس و تاهل و همین طور ترمهای متفاوت، یکسان است. اگر چه بررسی نظرات دانشجویان پزشکی که در سالهای مختلف انجام شده، تشابه میان نظرات آنها را در مورد اتمسفر یادگیری نشان میدهد [17، 18]. در مطالعهای دیگر نیز نظر دستیاران مورد بررسی قرار گرفته و با نظر کارورزان پزشکی مقایسه شده است که تفاوت موجود، معنیدار بوده است [19]. اما در این مطالعه آنچه که اهمیت دارد امتیازی است که کارورزان ترمهای هفت و هشت گفتاردرمانی به این محیط آموزشی دادهاند و آن را مطلوب گزارش نمودهاند.
تمایزی بین نگرش گروه ترمهای هفت و هشت، مجردان و متاهلان و مردان و زنان به محیط آموزشی وجود نداشت که این تشابه بهعلت وجود شرایط یکسان برای آنهاست. این یافته از سوی دیگر، دیدگاه استادان گروه گفتاردرمانی در بخشهای بستری به محیط آموزشی را نشان میدهد که فضای مناسب و مشابهی را برای همه کارورزان ایجاد نمودهاند. مهمترین عوامل در ایجاد یک محیط آموزشی مناسب در بیمارستانهای آموزشی و بخشهای بالینی برای تربیت نیروی انسانی عبارتند از؛ خصوصیات استاد شامل توانایی در درگیرنمودن کارورز در تجربیات یادگیری و علاقهمندی به موضوعات درسی، کارورزان و شرایط آنها و ویژگیهای مکان که در آن فضای فیزیکی، برنامه و اجرای آن و محیط یادگیری دخالت دارند [20]. در این بین، ویژگی استادان از اهمیت بیشتری در ایجاد یک جو آموزشی مطلوب یا نامطلوب برخوردار است. در این مطالعه، نگرش کارورزان به توان یاددهی استادان در بخشها، بسیار مطلوب ارزیابی شده است.
معنیدارنبودن تفاوت نگرش مردان و زنان در محیط آموزشی، نشان از یکسانبودن اتمسفر آموزشی برای دو جنس دارد و مشکلات کارورزان در خارج از دانشگاه باید بهعنوان عوامل موثر در ایجاد انگیزه و فراهمنمودن محیط مناسب آموزشی تلقی شود [21، 22]. تناسب اجزای محیط فیزیکی [23، 24] و چگونگی برقراری تماس اولیه استاد با دانشجو در محیط آموزشی [25، 26] از جمله عوامل تاثیرگذارند که باید به آن توجه نمود.
آنچه که در این مطالعه بهدست آمده است، اگر چه حاکی از نمره مطلوب به محیط آموزشی در بخشهای بالینی است، اما نکاتی را در خود دارد که باید مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد؛ اینکه ارزیابی زنان نسبت به مردان و همین طور ترم هفت نسبت به ترم هشت در همه حیطههای پنجگانه بهتر بوده و نمره بالاتری را لحاظ نمودهاند (هر چند تفاوت معنیدار نیست). نکته دیگر اینکه از حیطههای پنجگانه محیط آموزشی، تنها نمره نگرش کارورز به توان یاددهی استاد از 71% تا 77% ارزیابی شده، و ارزیابی نگرش کارورز از توان علمی خود نیز از 60% تا 64% ارزیابی شده است. هر چند هر دو در اندازه مطلوب گزارش شدهاند، اما نمرهها در جایگاههای متفاوتی از مطلوب قرار دارند.
از جمله نقاط ضعف این مطالعه، کمبود حجم نمونه بهدلیل کمی تعداد کارورزان در بیمارستان است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که بهرغم وضعیت مطلوب محیط آموزشی، در بخشهای بالینی مغز و اعصاب و گوش و حلق و بینی، نیاز است تا تغییراتی در پنج حیطه اعمال شود که سطح یادگیری به بسیار مطلوب ارتقا یابد. برای نیل به خواسته فوق، پیشنهاد میشود برنامه آموزشی برای کارورزان در بخشهای بالینی و در پنج حیطه مورد بحث در این پژوهش، مورد بررسی قرار گرفته و تغییر یابد. برگزاری کارگاههای آموزشی بهمنظور ارتقای مهارتهای یاددهی و یادگیری، ایجاد فضای بالینی مطلوب و پیگیری مشکلات اجتماعی کارورزان نیز توصیه میشود.
نتیجهگیری
براساس مدل DREEM، محیط آموزشی بخشهای بالینی مغز و اعصاب و گوش و حلق و بینی بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) در دانشگاه علوم پزشکی ایران، از نگاه کارورزان گروه گفتاردرمانی مطلوب ارزیابی میشود.
تشکر و قدردانی: مقاله حاضر حاصل بخشی از پایاننامه پژوهشی کارشناسیارشد بود که تالیف آن بدون بهرهمندشدن از راهنماییهای استادان ارجمند جناب آقای دکتر برادران و جناب آقای دکتر کوهپایهزاده میسر نبود. بدین وسیله از زحمات این استادان گرانقدر تشکر میشود.
تاییدیه اخلاقی: این پژوهش مورد تایید کمیته اخلاق در گروه توسعه و آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران قرار گرفته و در انجام آن اصل رازداری و محرمانهبودن اطلاعات بیماران رعایت شده و رضایتنامه کتبی از همه بیماران اخذ شده است.
تعارض منافع: موردی از سوی نویسندگان بیان نشده است.
منابع مالی: مقاله حاضر حاصل بخشی از پایاننامه پژوهشی کارشناسیارشد بوده است.
|