مقدمه
آموزش عالی بهعنوان یک سیستم اجتماعی باز ناچار است برای بقای معنیدار (مفید و موثر) خود در شرایط پیچیده و متحول محیط راهبردی، بهگونهای تنوع یابد و رفتار کند که زمینهساز خودبوم سازماندهی فعال، پویا و مستمر سیستم آموزش عالی شود تا در نتیجه آن، این سیستم بتواند در موضع یک سیستم پیشرو در روند پرشتاب تحولات ملی، منطقهای و جهانی قرار گیرد [1]. بنابراین استقرار یک سیستم منسجم بهبود کیفیت بهمنظور پاسخگویی آموزش عالی در محیط آشوبناک ضروری است [2]. در واقع میتوان گفت امروزه یکی از چالشهای فراروی دانشگاههای هزاره جدید مفهوم کیفیت و انتظاراتی است که گروههای ذینفع از آموزش عالی برای تضمین و اطمینان از این مفهوم دارند [3]. از این رو در این زمینه نیازمند ارزیابی دقیق هستیم. ارزیابی در حوزه آموزش عالی، یک فرآیند تحلیل سیستماتیک و انتقادی است که به قضاوتها و توصیههایی در زمینه کیفیت نهادها یا برنامههای آموزش عالی منجر میشود [4].
بهطور کلی یکی از مسایل اساسی که دانشگاهها و موسسات آموزشی و پژوهشی با آن مواجه هستند فقدان ارزشیابی عملکرد منسجم کیفیت است. در واقع فقدان روشهای استراتژیک ارزشیابی دانشگاهها موجب ابهام عملکرد آنها شده است [5]. از این رو لازم است برای انطباق و سازگاری و بهطور کلی پاسخگویی، سیستم کیفیتسنجی بهعنوان یک اصل اساسی در آموزش عالی مورد توجه قرار گیرد. نتیجه این امر ایجاد انسجام درونی و پاسخگویی در فضای رقابتی است [6]. مبحث کیفیت، چه درونی یا بیرونی، یک موضوع اساسی است که دانشگاههای مدرن بر یک مبنای منظم به آن توجه میکنند [7]. چنگ و تام، کیفیت را مفهومی مبهم و چالشزا میدانند [8] و پاندر، کیفیت را مفهومی پرپیچ و خم و ناهموار میداند که شناخت و تضمین استقرار آن میتواند زمینهساز سازواری آموزش عالی شود [9].
کیفیت در آموزش عالی تمام کارکردها و فعالیتها از جمله؛ آموزش، پژوهش، کارکنان، دانشجویان، امکانات و تجهیزات، خدمات به اقشار جامعه و دانشگاه را در بر میگیرد. بهعبارت دیگر، براساس الگوی عناصر سازمانی برای بهبود کیفیت نظام آموزش عالی، باید به تمام عناصر اعم از درونداد، فرآیند، محصول، برونداد و پیامدها توجه داشت [10].
تدوین و اجرای برنامهها و طرحهای مناسب که آرمانها و هدفهای نظام آموزش عالی را محقق سازد، مستلزم استفاده از ارزیابی است. کیفیت یک شی شامل خواصی است که آن را از انواع اشیای دیگر متمایز میسازد [11].
دانشگاهها محیطی ایدهآل برای تولید و خلق دانش هستند. ارایه آموزش، یکی از مهمترین و اساسیترین وظایف آموزش عالی است [12]. به همین دلیل پرورش افراد خلاق و متفکر و بهقول تافلر "دانشوران و صاحبان اطلاعات سازمانیافته" از رسالتهای عمده نظامهای آموزشی جوامع است [13] و در این رابطه آموزشهای دانشگاهی باید بتوانند سهم بسزایی در بهتحققرسیدن رسالت اصلی نظام آموزشی داشته باشند. در حقیقت، در عصر جهانیشدن اطلاعات، دانشجویان باید بیاموزند که بهجای انباشت حقایق علمی در ذهن، چگونه بیندیشند، تصمیم بگیرند و درباره امور بهدرستی قضاوت کنند [14]. بنابراین، اهداف آموزشی و برنامههای درسی دانشگاهی باید بهگونهای انتخاب، طراحی و سازماندهی شوند که دانشجویان بتوانند در فرآیند آموزش، بدون جهتدادن و بهطور آزادانه و متفکرانه به کاوش بپردازند، آموختههای خود را تلفیق کنند و بهسوی تعالی گام بردارند [15].
نشست متخصصان و دستاندرکاران آموزش عالی کشورهای آفریقایی در سال 1991 در داکار، اهداف و نقشهای اصلی آموزش عالی را جستجوی حقیقت و توسعه دانش، ایفای نقش حیاتی و اساسی در حل مشکلات جامعه از جمله گرسنگی، فقر و بیماری، پرورش نیروی انسانی متخصص و افزایش درک بینالمللی معرفی نموده است [16].
کارل گرانت، اهداف آموزش عالی را تربیت معلمان و محققان آینده، تشویق پژوهش در بالاترین کیفیت، تلاش در جهت پاسخ به نیازهای جامعه، ارایه آموزشی که افراد را قادر سازد در دنیای امروز متخصصان شایستهای باشند و به جامعهای که از افراد مختلف با نژادهای متنوع و زمینههای اقتصادی و فرهنگی و زبانهای مختلف تشکیل شده است خدمت نمایند (آموزش چندفرهنگی) بیان نموده است [17]. پازارگادی در مورد اهداف و رسالتهای آموزش عالی نوین چنین بیان میکند که؛ ماموریت دانشگاه همان وظایفی است که دانشگاه در جهان معاصر بهعهده دارد. اما اهداف دانشگاه آن هدفهایی است که دانشگاه میخواهد به آن برسد. این اهداف با توجه به نقش نوین آنها شامل پاسخگویی به نیازهای جامعه، کمک به پیشبرد و سرعتبخشیدن است [18]. فیوضات نیز معتقد است اگر قبول کنیم که رسالت دانشگاه باید از آرمانهای ملی منشا گیرد و ترجمانی باشد از انتظارات جامعه، در این صورت رسالت اصیل دانشگاه، خدمت به آرمانهای ملی برای بارورساختن تمدن بزرگ انسانی است. چنین رسالتی ایجاب میکند که دانشگاه، هدفها و وظایفی بهشرح زیر بهعهده گیرد:
1) خدمت به توسعه اقتصادی از طریق آموزش و پرورش نیروی انسانی کارآمد. ابداع و نوآوری علمی و فنی و خدمات مستقیم عمرانی.
2) خدمت به توسعه اجتماعی- سیاسی از طریق آموزش اجتماعی. بررسی و تجزیه و تحلیل آزاد مسایل و پدیدههای اجتماعی-سیاسی و خدمات مستقیم نوسازی اجتماع.
3) خدمت به توسعه فرهنگی از طریق آموزش و پرورش کمالات انسانی و معرفت عمومی. تشویق و انگیزش و تسهیل خلاقیت فردی و گسترش فرهنگ علمی [19].
کیفیت، امروزه در راس امور سازمانها قرار دارد و بهبود کیفیت از دغدغههای اصلی آنها است. شناسایی نقاط ضعف و قوت، تشخیص فرصتها و تهدیدها و تلاش برای بهبود وضعیت موجود و رسیدن به وضعیت مطلوب و کسب جایگاه برتر از مهمترین وظایف سازمانها از جمله دانشگاهها است [18]. بسیاری از صاحبنظران، کیفیت را موجب افزایش بهرهوری و بهرهدهی در آموزش عالی ذکر نموده و آن را بهعنوان ارزش افزوده تعریف میکنند. از این منظر، کیفیت نظام آموزش عالی عبارت است از وضعیت دانشآموختگان این نظام از نظر دانش، مهارت و تواناییهای کسبشده، بهطوری که بتوان سطح موجود این قابلیتها، تواناییها و مهارتهای مکتسب را به نظام آموزشی نسبت داد [19]. به بیان دیگر، یک نظام آموزشی از نظر ارزش افزوده، در صورتی دارای کیفیت است که بتوان گفت صلاحیتهای علمی، عملی و مهارتی دانشآموختگان آن بر اثر کسب تجربه در فرآیند تحصیل در این نظام حاصل شده است [20].
در همین رابطه برخی از مهمترین خصوصیات این مفهوم به این شرح است؛ اولاً کیفیت آموزش دانشگاه نسبی است. کیفیت آموزش میتواند پایین یا مطلوب باشد. کیفیت در میان دو حد ابتذال و اصالت در نوسان است. ثانیاً آموزشهای دانشگاهی یک مفهوم تام است. تامبودن کیفیت آموزش دانشگاهی به کلیت نظام آموزش عالی مربوط میشود. تامبودن مفهوم کیفیت دانشگاه به خصوصیات دورههای قبل از دانشگاه (ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان) ارتباط مییابد و ثالثاً کیفیت آموزش دانشگاهی یک مفهوم پیچیده است. گسترش کمّی نظام آموزش عالی بدون توجه به کیفیت، پیامدهای نامطلوبی به همراه خواهد داشت. آموزش دانشگاهی در سراسر جهان با توجه به نظام آموزش عالی و نقش اطلاعات و ارتباطات تحت تاثیر تغییرات و اصلاحات مهمی قرار گرفته است. این نظام در صورتی از عهده وظایف خود برمیآید که از نظر کیفیت آموزشی در وضعیت مطلوبی باشد. دانشجویان مشتریان اصلی دانشگاهها هستند و تعیین ادراک و انتظار آنها از کیفیت خدمات آموزشی میتواند اطلاعات با ارزشی در اختیار برنامهریزان جهت ارتقای کیفیت خدمات آموزشی قرار دهد [21].
تاکنون تحقیقات متعددی پیرامون کیفیت آموزشهای دانشگاهی با متغیرهای مختلف صورت گرفته و نتایج متفاوتی نیز بهدست آمده است. استفاده از ملاکهای مورد عمل در گزینش هیات علمی و دانشجو، چگونگی روش تدریس، سازماندهی محتوای آموزشی، سازماندهی فضای آموزش و ارزشیابی کلاسی بر کیفیت آموزش موثر است. افزون بر این، بین نظرات اعضای هیات علمی در مورد تاثیر شش عامل آموزش فوق بر کیفیت آموزش بر حسب جنسیت، محل اخذ مدرک تحصیلی، رتبه علمی و دانشکده، تفاوتی دیده نشده است. بین نظرات دانشجویان نیز بر حسب رشته تحصیلی و دانشکده، تفاوتی مشاهده نشده است [22].
کریمیان و همکاران با بررسی ارزیابی درونی کیفیت آموزشی گروه تکنولوژی آموزشی دانشگاه تربیت معلم در ارتباط با هدفها و انتظارات، نشان میدهند که وضعیت موجود دروندادها، فرآیندها و بروندادهای گروه تکنولوژی آموزشی دانشگاه تربیت معلم نسبتاً مطلوب است و گروه بهطور کلی در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد [5]. خراسانی و همکاران در بررسی کیفیت آموزش درمانگاهی از دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مازندران نشان میدهند که دیدگاه کلی در مورد وضعیت موجود آموزش درمانگاهی (به ویژه دیدگاه فراگیران) منفی بوده و عوامل مهمتر منفیشدن این دیدگاه، امکان کم فعالیت مستقل، عدم نظارت فعال اساتید، عدم آموزش نسخهنویسی و تشخیصهای افتراقی و فضای فیزیکی نامطلوب هستند [23]. نتایج چنگیزیآشتیانی و شمسی از ارزیابی و تعیین کیفیت خدمات آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اراک از دیدگاه دانشجویان حاکی از برآوردهنشدن انتظارات دانشجویان از خدمات ارایه شده است [24]. هویدا و همکاران در تحقیقی به بررسی رابطه بین مولفههای سازمان یادگیرنده و بهبود کیفیت آموزش در دانشگاههای استان اصفهان پرداختهاند. یافتههای پژوهش نشان داده است که بین نمرات مولفههای سازمان یادگیرنده و نمرات بهبود کیفیت آموزش همبستگی مثبت و معنیدار وجود دارد [25].
در پژوهش دیگری که یلماز و همکاران در خصوص کیفیت خدمات در نظام آموزش عالی ترکیه در دو دانشگاه انجام دادند، هفت عامل مورد ارزیابی قرار گرفت. در این ارزیابی عوامل مدیریت و سازماندهی گروه، دانشجویان، فرآیند یاددهی- یادگیری و دورههای آموزشی مورد اجرا وضعیت مطلوبی داشتند، اما دانشآموختگان از وضعیت خود راضی نبودند [26].
باید این واقعیت را قبول کرد که اگر کیفیت مراکز آموزش عالی مطلوب نباشد، آینده علمی و پژوهشی کشور اطمینانبخش نخواهد بود، زیرا کیفیت پایین آموزش منجر به تربیت نیروی انسانی بیکیفیت و فاقد توان علمی و تخصص میشود و در نتیجه اهداف برنامههای رشد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور که متکی بر نیروی انسانی ماهر است، محقق نخواهد شد و این عامل، نقش و در حالت کلی، اعتبار وجودی مراکز آموزش عالی را زیر سئوال خواهد برد [27].
ابزار و روشها
این تحقیق از لحاظ نوع هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری دادهها توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشکده پرستاری لامرد در سال تحصیلی 94-1393 بهتعداد 95 نفر بودند. با توجه به محدودبودن جامعه آماری برای انتخاب نمونه از روش سرشماری استفاده شد و کلیه دانشجویان مورد ارزیابی قرار گرفتند.
برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته استفاده شد. این پرسشنامه شامل 50 سئوال بود که در طیف پنجگزینهای لیکرت (خیلیکم، کم، متوسط، زیاد و خیلیزیاد)، کیفیت فرآیند تدریس اساتید از دیدگاه دانشجویان را در هفت مولفه؛ انتخاب اهداف (با 7 سئوال)، مدیریت کلاسداری (با 7 سئوال)، استراتژی یادگیری (با 6 سئوال)، تنظیم محتوی (با 6 سئوال)، پویایی یادگیری (با 9 سئوال)، انتخاب تکنولوژی (با 9 سئوال) و سنجش و ارزشیابی (با 6 سئوال) مورد بررسی قرار میداد. روایی این پرسشنامه با نظر متخصصان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 82/0 محاسبه شد.
پس از تایید نهایی، پرسشنامهها در اختیار نمونهها قرار گرفت و پس 3 روز جمعآوری شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین آماری) و روشهای آمار استنباطی انجام گرفت. به این صورت که برای بررسی تفاوت بین دیدگاههای دانشجویان در ارتباط با مولفههای کیفیت تدریس با توجه به ویژگیهای جمعیتشناختی آنها (سال ورود به دانشگاه و جنسیت) از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. برای بررسی دقیقتر این مساله، آزمون تحلیل واریانس یکراهه و آزمون شفه نیز مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها
براساس نتایج تحقیق، 26 نفر از شرکتکنندگان در پژوهش پسر (4/27%) و 69 نفر دختر (6/72%) بودند. همچنین 27 نفر ورودی سال اول (4/27%)، 36 نفر ورودی سال دوم (9/37%) و 32 نفر ورودی سال سوم (7/33%) بودند. دیدگاه دانشجویان در مورد کیفیت تدریس اساتید در دانشکده پرستاری لامرد، در تمامی مولفههای مورد بررسی در حد کمتر از متوسط بود، بهطوری که در مجموع، اکثریت پاسخها به گزینههای "کم" و "خیلیکم" تعلق داشت (جدول 1).
متغیر انتخاب تکنولوژی در دو سطح سال ورود 1391 و 1393 (001/0=p) و متغیر سنجش و ارزشیابی در دو سطح سال ورود 1391 و 1392 (03/0=p)، تفاوت معنیدار داشتند. همچنین سه متغیر از مولفههای کیفیت تدریس شامل مدیریت کلاسداری (008/0=p)، پویایی یادگیری (02/0=p) و سنجش و ارزشیابی (01/0=p) بهطور مجزا در دو گروه پسر و دختر دارای تفاوت معنیدار بودند.
بحث
روانشناسان تربیتی، دانشجو و نیاز او را محور تعیین هدف آموزشی میدانند و هر گونه فعالیت آموزشی خارج از نیاز، علاقه، رغبت و توانمندی او را بیثمر بهشمار میآورند. این در حالی است که جامعهشناسان، تحلیل مسایل و مشکلات جامعه را منبع اصلی هدف آموزشی میدانند. آنان معتقدند که ابتدا باید مشکلات اجتماعی مشخص شوند، سپس براساس آن، هدفهای آموزشی پیشبینی و تعیین شود. براساس نتایج این تحقیق، دیدگاه دانشجویان در مورد انتخاب اهداف درسی در دانشکده پرستاری، در مجموع کمتر از متوسط بود، بهطوری که در مجموع 76/61% پاسخها به گزینههای "کم" و "خیلیکم" تعلق داشت. از این رو لازم است برنامههای آموزشی مدونی در رابطه با اصول طراحی اهداف آموزشی و ضرورت آن طراحی و تدوین شود.
مهمترین دغدغه اساتید اداره کلاس یا بهتعبیری مدیریت کلاس درس است. برقراری نظم و کنترل کلاس و تدریس موفق، مجموعه نگرانیهای این گونه اساتید است. بنابراین آگاهی از مفهوم مدیریت کلاس و راهبردهای آن، راهی برای رفع این نگرانیهاست. براساس نتایج تحقیق، دیدگاه دانشجویان در مورد مدیریت کلاسداری در ارتباط با کیفیت تدریس، کمتر از متوسط بود، بهطوری که حدود 58% پاسخها مربوط به گزینههای "کم" و "خیلیکم" بود. نتایج تحقیق بیانگر این است که از دیدگاه دانشجویان، اساتید در رابطه با مهارت مدیریت کلاسداری نتوانستهاند کیفیتبخش فعالیتهای آموزشی خود باشند.
یکی از مولفههای مهم دیگر در کیفیتبخشی به فرآیند تدریس، تعیین استراتژیهای یادگیری است. برخی اعتقاد دارند بهمنظور اجرای برنامه درسی در کلاس، باید استراتژیها را تعیین نمود. اما قبل از انتخاب محتوی، لازم است طراح برنامه درسی، استراتژیها را بشناسد و در نوشتن، طراحی و انتخاب محتوی دخالت دهد. براساس نتایج تحقیق، حدود 62% پاسخهای دانشجویان در مورد استراتژیهای یادگیری مربوط به گزینههای "خیلیکم" و"کم" بود. همان طور که نتایج نشان میدهد، اساتید نیازمند این هستند که در رابطه با استراتژیهای یادگیری مهارتهای خود را توسعه دهند.
ضعیفبودن محتوی حاصلی جز هدررفتن وقت و نیرو نخواهد داشت و نامرتببودن مطالب موجب میشود که مربی با معلومات قوی و دانستههای فراوان، هنگام روبهروشدن با نوجوانان و جوانان نداند از کجا باید شروع کرد. قراردادن هر مطلب در جای خود و تنظیم منطقی مجموعه سخن، یک هنر است. براساس نتایج تحقیق، دیدگاه دانشجویان در مورد تنظیم محتوی در ارتباط با کیفیت تدریس در دانشکده پرستاری، در مجموع کمتر از متوسط بود، بهطوری که حدود 60% پاسخها به گزینههای "خیلیکم" و "کم" مربوط بود. نارضایتی دانشجویان از مهارتهای اساتید در تنظیم محتوی از جمله نتایج این تحقیق است که مسئولان آموزش عالی را ناگزیر میسازد در این رابطه برنامههای مدونی را در دستور کار خود قرار دهند.
امروزه ضرورت توجه به یادگیری پویا و فعال در فرآیندهای آموزشی اهمیت و ضرورت اساسی دارد. بهعبارتی، فرآیندهای آموزشی باید به سمتی هدایت شوند که یادگیری از انباشتگی ذهنی جدا شده و فراگیر به یک یادگیرنده خودمحور تبدیل شود. این امر زمینهساز یادگیری مادامالعمر خواهد بود. براساس نتایج تحقیق، در مورد پویاییهای یادگیری حدود 60% پاسخها به گزینههای "کم" و "خیلیکم"، 04/26% به گزینه "متوسط" و 13% به گزینههای بالاتر از متوسط مربوط بود. همان طور که نتایج نشان میدهد کیفیت تدریس اساتید در رابطه با مولفه پویاییهای یادگیری ضعف اساسی سیستم آموزشی را نشان میدهد.
امروزه معلم ناگزیر است از آخرین یا جدیدترین فرآوردههای آموزشی و تکنولوژی آموزشی استفاده کند. براساس نتایج تحقیق، در مورد انتخاب تکنولوژی حدود 37/62% پاسخها به گزینههای "کم" و "خیلیکم"، 56/23% به گزینه "متوسط" و 26/14% به گزینههای بالاتر از متوسط مربوط بود. با توجه به ضرورت استفاده از تکنولوژی در فرآیندهای آموزشی و نتایج تحقیق که ضعف اساتید را در استفاده از تکنولوژی نشان میدهد ما را ناگزیر میسازد در رویهها و فرآیندهای آموزشی تجدید نظر نماییم.
ارزشیابی، گامی در جهت افزایش کیفیت آموزش و محققکردن اهداف آموزشی است. استفاده از ارزشیابی میتواند فرآیند یادگیری فراگیران را بهبود بخشد. براساس نتایج تحقیق، در مورد مولفه سنجش و ارزشیابی حدود 28/61% پاسخها به گزینههای "کم" و "خیلیکم"، 26/28% به گزینه "متوسط" و 74/10% به گزینههای بالاتر از متوسط مربوط بود. این موضوع نشاندهنده ضعف اساتید در ایجاد یک سیستم منسجم و منظم سنجش و ارزشیابی اثربخش است.
از محدودیتهای این مطالعه نبود پرسشنامه استاندارد و دسترسی به نمونه آماری بود. پیشنهاد میشود که کیفیت تدریس اساتید در رویکرد تطبیقی با کشورهای پیشرفته مورد بررسی قرار گیرد تا از این رهگذر بتوان الگویی جامع و کامل از تدریس طراحی و تدوین کرد.
نتیجهگیری
کیفیت فرآیند تدریس اساتید در مولفههای انتخاب اهداف، مدیریت کلاسداری، استراتژی یادگیری، تنظیم محتوی، پویایی یادگیری، انتخاب تکنولوژی و سنجش و ارزشیابی در دانشکده پرستاری لامرد از دیدگاه دانشجویان پایینتر از حد متوسط است و در وضعیت مطلوبی ارزیابی نمیشود.
تشکر و قدردانی: از مسئولین و دانشجویان دانشکده پرستاری تقدیر و تشکر میشود.
تاییدیه اخلاقی: موردی توسط نویسندگان گزارش نشده است.
تعارض منافع: موردی توسط نویسندگان گزارش نشده است.
منابع مالی: موردی توسط نویسندگان گزارش نشده است.
|