1- عضو هیئت علمی، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران ، rahimidoost@gmail.com 2- هنرآموز، آموزش و پرورش، اهواز، ایران 3- گروه تکنولوژی آموزشی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
چکیده: (4983 مشاهده)
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوههای بهرهگیری دبیران کاردانش از شبکههای اجتماعی مجازی در آموزش انجام شده است. روش کار:پژوهش حاضر از نظرهدف کاربردی و از جهت روش گردآوری دادهها، توصیفی- پیمایشی میباشد. جامعه آماری شامل کلیه دبیران کاردانش دوره دوم متوسطه کاردانش ناحیه یک اهواز، به تعداد 200 نفر بود که از این میان تعداد 127 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته 50 سؤالی با استفاده از مقیاس لیکرت بود. روایی ابزار با استفاده از نظر کارشناسان تأیید شد و برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. سؤالات پژوهش با استفاده از روشهای آمار استنباطی از جمله آزمون t تک نمونهای، یو من وایتنی، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن مورد تجزءیه و تحلیل قرار گرفت است. یافتهها: با توجه به اینکه میانگین استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در مجموع 73/3 بهدست آمد، بنابراین دبیران کاردانش ناحیه یک اهواز به میزان 73/0 بیشتر از میانگین نظری از شبکههای اجتماعی مجازی در امر آموزش استفاده میکنند. براساس این نتایج میتوان گفت میزان استفاده دبیران کاردانش از شبکههای اجتماعی مجازی برای ایجاد بحث گروهی، رفع اشکالات آموزشی، ایجاد یادگیری مشارکتی، آمادهسازی یادگیرندگان برای درس جدید، تمرین و تعمیق یادگیری و ایجاد انگیزه و شوق یادگیری به طور معناداری بالاتر از میانگین نظری است. نتیجهگیری: با توجه به امکاناتی که شبکههای اجتماعی مجازی در اختیار آموزش قرار دادهاند، دبیران کاردانش میتوانند در زمینه کیفیت تدریس خود و تعمیق یادگیری، افزایش انگیزش پیشرفت تحصیلی، مشارکت کلاسی و فعالیتهای گروهی دانش آموزان از این شبکهها بهره گیرند.
Rahimidoost G, Sayahi N, Falahi M. The Ways of Using Its College Teachers from Virtual Social Networks in Education. Educ Strategy Med Sci 2018; 11 (3) :89-97 URL: http://edcbmj.ir/article-1-1430-fa.html
رحیمی دوست غلامحسین، سیاحی ناهید، فلاحی مریم. شیوههای بهرهگیری دبیران کاردانش از شبکههای اجتماعی مجازی در آموزش. دوماهنامه علمی- پژوهشی راهبردهای آموزش در علوم پزشکی. 1397; 11 (3) :89-97